نگاهی اجمالی به کتاب“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست دادهاند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن میکند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشتهاند با مرد غریبه نابینایی در خانهشان مواجه میشوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا میکند. به خصوص که غریبه شباهتهایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب مادمازل شنل به قلم سی. دابلیو. گورتنر، روایتگر زندگی دختری بلندپرواز است که با بهرهگیری از مدلهای لباس مردانه و پیروی از طراحیهایی که در عین سادگی، خاص و گران قیمت بودند خیلی سریع به یکی از تاثیرگذارترین و جنجالیترین شخصیتهای دنیای مد در قرن 20 تبدیل شد.
سی. دابلیو. گورتنر (C. W Gortner) در کتاب مادمازل شنل (Mademoiselle Chanel) لحظات دشوار و چالشبرانگیز زندگی گابریل شنل یا همان کوکو شنل، زنی که شهرت و ثروت در تمام عمرش نتوانست اندوه بشریت را از دلش پاک کند را به تصویر کشیده است. شنل در فقر و نداری در یک منطقه روستایی متولد شد. او بعد از فوت مادرش سالهای نخستین کودکی را در یک پرورشگاه گذراند و در آنجا طرز استفاده از سوزن و نخ را یاد گرفت. پس از آن در کابارهها آواز خواند، خیاطی و کلاهدوزی کرد تا بالاخره یکی از مشهورترین طراحان مد در سراسر جهان و در تمام قرون و اعصار شد. ”