نگاهی اجمالی به کتاب“ هر زمان که با اخبار و حوادث بد روبرو میشویم، مثلاً روبرویی با یک فرد آزار دهنده و یا نوعی نا امیدی، غالباً ما نوعی از واکنش را نسبت به زندگی از خود بروز میدهیم؛ که البته خیلی هم به کارمان نمیآید. در این موقعیت معمولاً رفتارات بیتناسب، پافشاری مستمر بر موضوع و تمرکز بر روی جنبههای منفی زندگی از ما بروز میکند. وقتی ما در مقابل چیزهای کوچک از حرکت باز میایستیم. خسته، آزرده و رنجور میشویم، همین چیزها نه تنها ما را خسته و فرسوده میکنند بلکه در روش و راه زندگی نیز ما را دچار مشکل میسازند. آنگاه است که تصویر بزرگتر را از دست میدهیم و با تمرکز بر وجوه منفی، دیگران را که کمک کننده ما هستند، آزار میدهیم. به بیانی دیگر، به گونهای زندگی میکنیم که انگار مجبور به زنده بودن بودهایم. به جای حل مشکلات، آنها را با هم در میآمیزیم و زندگی خود را تبدیل به پردههای مکرر نمایش میکنیم. بعد ناگهان خود را در مقابل مشکلات بزرگ میبینیم. حالا یادمان میافتد که باید به مبارزه بپردازیم اما عملاً رسم کارزار را در حل کردن مشکل، فراموش میکنیم. در حقیقت، راه روشن زندگی پیش روی ماست. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب اثر سایه: کتابی برای بر افروختن قدرت نهفته درون، با هدف شناساندن یکی از بزرگترین هدایای زندگی یعنی «سایه» آغاز شد. در این کتاب، نویسندگانی چون دبی فورد، دیپاک چوپرا و ماریان ویلیامسون، سه آموزگار با سه رویکرد منحصر به خود، به معرفی این موضوع میپردازند.
تضاد میان آن که هستیم و آن که میخواهیم باشیم همواره محور اصلی تمام کشمکشهای انسان بوده است. در حقیقت، دوگانگی مرکز اصلی اغلب تجربههای بشری است. زندگی و مرگ، خیر و شر، نیکی و بدی، امید و نا امیدی در همهی ما انسانها همواره در کنار هم وجود داشته و هر کدام به نحوی اثر خود را بر بخشی از زندگی ما میگذارد. اگر شجاعت را میشناسیم به این خاطر است که زمانی ترس را تجربه کردهایم. اگر صداقت را تشخیص میدهیم به این خاطر است که زمانی خیانت را شناختهایم. با وجود این ما اغلب طبیعت دوگانه خود را انکار میکنیم یا نادیده میگیریم.
اگر ما بر این باوریم که فقط در یک سوی این دوگانگی قرار داریم و در دامنه محدودی از ویژگیهای بشری زندگی میکنیم، باید از خود بپرسیم پس چرا در حال حاضر از زندگی خود راضی نیستم. چرا با وجود اینکه به خرد و آگاهی والایی رسیدهایم، قدرت و شجاعت انتخابهای مقتدرانه و تحقق بخشیدن به رؤیاهایمان را نداریم و از همه مهمتر چرا همواره دست به کارهایی میزنیم که بر خلاف نظام ارزشی و منافع ماست. ما در کتاب اثر سایه ثابت میکنیم که دلیل تمام اینها در نیمه تاریکتر وجود ما، آن وجه نیازموده زندگی و سایههایمان است، همانجا که قدرت ما نیز نهفته است. همان جاست که میتوانیم کلید گشایش قدرت، شادمانی و توانایی محقق ساختن رؤیاهایمان را پیدا کنیم. ”