نگاهی اجمالی به کتاب“ آیا تا به حال این آرزو را داشتهاید که قادر به خواندن ذهن دیگران بودید و میدانستید که چه در سر دارند؟ هم اکنون با استفاده از سیستمی پیشرفته و طبق اصول روانشناسی به راحتی به آرزوی خود دست پیدا میکنید! دکتر دیوید جی. لیبرمن در کتاب ذهن دیگران را بخوانید (You Can Read Anyone) برنامهای کامل به شما ارائه میدهد که میتوانید به راحتی از آن استفاده و ذهنخوانی کنید.
لازم به ذکر است که کتاب ذهن دیگران را بخوانید اطلاعاتی دربارهی زبان بدن به شما نمیدهد. این کتاب به شما نخواهد گفت چگونه فردی را بر اساس این که به چه شکل دستهایش را جمع کرده یا بندکفشهایش را بسته است قضاوت کنید. بلکه این کتاب به شما یاد میدهد که چگونه متوجه شوید که هر فردی در موقعیتهای متفاوت زندگی چه فکرها و احساساتی در سر دارد. برای مثال، میتوانید دقیقاً بفهمید که آیا یک فروشنده، آدم بیشیله پیلهای است یا شخصی که میخواهید با او دوست یا وارد معامله شوید، آدم قابل اعتمادی است یا نه. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ رمان آناکارنینا نوشتهی لییو تولستوی، نویسندهی روس است و سروش حبیبی آن را به فارسی برگردانده است. این کتاب برای اولین بار در سال 1878 به چاپ رسید و خود تولستوی آن را اولین کتاب واقعی خود میدانست. آناکارنینا رمان پیچیدهای است که بیش از دوازده شخصیت اصلی دارد. موضوع رمان در مورد خیانت، ایمان، خانواده، جامعهی اشرافی روسیه، ازدواج، آرزو و زندگی روستایی است. داستان در مورد رابطهی خارج از ازدواج آنا با افسری جوان به نام ورونسکی است. این رابطه رسوایی زیادی برای هر دو به همراه میآورد و بیشتر موجب فروپاشی روابط و زندگی آنا میشود. یکی از اصلیترین مضامین رمان این است که: «هیچکس نمیتواند شادی خود را بر روی درد و رنج شخص دیگر بنا نهد.» به گفتهی بسیاری، شخصیت لوین در رمان درست مانند شخصیت اصلی تولستوی است. انگار که نویسنده عقاید خود را از زبان این شخصیت به مخاطب عرضه میکند. از طرفی نام تولستوی لییو است و نام خانوادگی روسی لوین هممعنا با لییو است. لوین از کیتی به همان روشی خواستگاری میکند که تولستوی از سوفیا (همسرش) خواستگاری کرده است. هماکنون تولستوی را به عنوان نویسندهای مشهور میشناسند؛ اما او در دوران خود یک مبدع بزرگ در زمینهی نویسندگی بود. استفاده از مونولوگ درونی امروز شاید امری عادی باشد؛ اما خود تولستوی برای اولین بار در رمان آناکارنینا از آن استفاده کرد. روشی که باعث میشود شخصیتها بدون واسطه در مورد افکار و احساسات خود صحبت کنند. نویسندههای پیشین مانند شکسپیر در نمایشنامهها از این روش استفاده میکردند؛ اما هیچگاه در رمانها از آن استفاده نشده بود. مونولوگ درونی باعث همدلی زیاد مخاطب با شخصیت میشود و باعث میشود از نزدیک انگیزههای شخص را درک کنیم. ”