نگاهی اجمالی به کتاب“ برایان تریسی در کتاب معجزه انضباط فردی به شما کمک میکند تا تنبلی و تنپروری را کنار بگذارید. او نه اصل برای منظم بودن ارائه میدهد و به شما میآموزد چگونه با برنامهریزی به فرد با انضباطی تبدیل شوید.
کتاب معجزه انضباط فردی (The miracle of Self-Discipline) نخستین بار در سال 2010 به چاپ رسید و به سرعت به یکی از کتابهای پرفروش در زمینه خودشناسی تبدیل شد.
برایان تریسی (Brian Tracy) در مقدمهی کتابش قول میدهد با راهکارهایش شما را منظمتر و منضبطتر کند. او در ابتدای کتاب حاضر به این موضوع اعتراف میکند که هیچگاه فرد باانضباطی نبوده و بعد از درخواست ناشران برای نوشتن این کتاب متوجه نمود بیرونی رفتارش برای دیگران شده است.
او در هر بخش از این کتاب یک اصل مهم برای دست یافتن به انضباط را شرح میدهد. در اولین بخش و در واقع اولین اصل درباره درست فکر کردن توضیح میدهد. به اعتقاد او اغلب مردم به هیچ عنوان فکر نمیکنند به طوری که میتوان گفت هر کار دیگری برایشان راحتتر از فکر کردن است. او میگوید اگر میخواهید کاری که انجام میدهید از اثرگذاری خوبی برخوردار باشد، باید تفکر درستی پشت آن قرار گیرد تا کیفیت خوبی را دریافت کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ گوردر در این کتاب همانند سایر آثار خود میکوشد تا مسائلی عمیق و فلسفی را در قالب یک داستان ساده و گیرا ارائه دهد اما تفاوت اصلی دختر رهبر سیرک با کتابهای دیگر گوردر مانور کمتر آن بر فلسفه است.
نویسنده کتاب معروف «دنیای سوفی» این بار حکایتی از خاطرات دختری را بازگو میکند که سودای ثروت اندوزی در سر دارد: «تصمیم گرفتهام همه چیز را بازگو کنم. مینویسم تا خودم را بهتر بشناسم. تلاش میکنم تا حد ممکن روراست باشم. البته این بدین معنی نیست که من قابل اعتماد هستم. کسی که با هر آنچه در باره زندگی خویش مینویسد، میتواند خود را قابل اعتماد جا بزند، قاعدتاً حتی پیش از آن که عازم آن سفر دریایی پر مخاطره شده باشد، کشتی اش به گل نشسته و خود را به کشتن داده است.»
پدرم را فقط روزهای یکشنبه میدیدم. ما به سیرک میرفتیم. سیرک بد نبود، اما وقتی به خانه برمیگشتیم برای خودم نقشه تهیه سیرک بهتری را میکشیدم. آن موقع هنوز نوشتن بلد نبودم و نقشه سیرک مورد علاقهام را در ذهنم میپروراندم. در این قسمت هیچ مشکلی نبود من خود سیرک را هم در ذهنم مجسم میکردم که البته فقط شامل چادر بزرگ سیرک و صندلیها نمیشد، تمام حیوانات و دست اندرکاران اجرای برنامه را نیز مجسم میکردم که چون نقاشیام خوب نبود، کار سختی بود. خیلی زود و پیش از شروع مدرسه، نقاشی کشیدن را کنار گذاشتم. ”