پدر جودی آشغالی است

کتاب صوتی

کتاب صوتی پدر جودی آشغالی است

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده ماتیو لیچت

داستان کودکانه

نام اصلی:

ناشر: نشر سپید ماه آوا

سال چاپ:

شابک:

خلاصه:

هنرمندان:
صدابردار صنم کجوئی
ادیتور کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: آبان ماه 97

مدت زمان اثر: 22 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی سه کتاب سه کتاب

احمد محمود

کتاب صوتی نان آن سالها نان آن سالها

هاینریش بل

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی به من نگاه کن به من نگاه کن

الهام فلاح

کتاب صوتی اول شخص مفرد اول شخص مفرد

هاروکی موراکامی

کتاب صوتی دو دنیا دو دنیا

گلی ترقی

تازه‌های ماه‌آوا

چگونه خوب صحبت کنم؟نویسنده: پردیس حمیدیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ گر شما هم تجربه‌ی یک گفتگوی بد را داشته‌اید، می‌دانید که هر بار بعد از یک گفت‌وگوی بد خود را سرزنش می‌کنیم و می‌گوییم کاش این حرف‌ها را می‌زدم، کاش آن را نمی‌گفتم. حتی گاهی حرف‌هایمان را از قبل آماده می‌کنیم که در گفتگو بگوییم؛ اما در شرایط گفتگو که قرار می‌گیریم انگار که همه‌چیز را فراموش می‌کنیم. خیلی از ما فکر می‌کنیم این فقط مشکل ما است که در جمع‌های بزرگ و کوچک نمی‌توانیم به‌راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنیم. شاید خیلی از ما آرام و پنهانی این کتاب را از قفسه‌ی کتاب‌فروشی یا نمایشگاه کتاب برداشته‌ایم. می‌ترسیم از این‌که کسی بفهمد ما برای صحبت کردن و ارتباط با دیگران دچار ترس‌ها و مشکلاتی هستیم. هیچ‌کس دوست ندارد به دیگران بگوید که در جمع‌ها یا حتی ارتباطات روزانه، با دوستان، همکاران یا حتی خانواده خود دچار مشکلاتی است؛ اما چاره کار اینجاست. کتابِ چگونه خوب صحبت کنم؟ راهنمایی کاربردی برای بهبود مهارت های خوب صحبت کردن و ایجاد ارتباطات موثر است. ”

ذهن فضولنویسنده: علی شمیساRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ درصدی از انسان‌ها هویت وجودی خود را از فضولی، سرک کشیدن و دخالت‌های خود به دست می‌آورند. گویی اگر دخالت در زندگی مردم نکنند روزشان شب نمی‌شود، درواقع شعار زندگی‌شان این می‌شود «من فضولی می‌کنم، پس هستم!» و وقتی این جمله جزء نمایشنامه روانی زندگی یک فرد، چه زن و چه مرد، بشود، حال و روزش معلوم و درواقع جزء قواعد و دستورات ناخودآگاه ذهنش می‌شود، طوری که فرد از این طریق به زندگی خود معنا و مفهوم می‌دهد، به مهمانی می‌رود و پرسش‌هایش شروع می‌شود، آن‌قدر که گاه دیگران او را نشان می‌کنند و می‌دانند که نمی‌توانند از دست سؤال‌های او فرار کنند و باید خود را کنترل کنند یا به او اطلاعات ندهند؛ اما او که سال‌هاست فضولی و سرک کشیدن را تمرین کرده است، اکنون به‌طورکامل با مهارت و ظرافت سؤال می‌پرسد، طوری که مجبور می‌شوید اطلاعات بدهید، شاید هم یک‌دستی بزند تا اطلاعات بگیرد و موفق هم بشود. او دیگر یک فضول ناشی و بی‌دست‌وپا نیست، او می‌داند چه چیز را چگونه و چطور بپرسد، در چه زمان بپرسد که بتواند جواب بگیرد و در چه مکان طرح مسئله و مشکل کند تا جزئی‌ترین اطلاعات را به دست آورد. افرادی را دیده‌ام که به بیرون کشیدن اطلاعات از دیگران مباهات می‌کنند و خود را کسی می‌دانند که می‌تواند شیطان را هم درس بدهد. او سال‌هاست از دخالت‌ها، سرک کشیدن‌ها و فضولی‌های خود سود برده است و توانسته از دیگران اطلاعات بگیرد و اوقات خود را این‌گونه پر کند و به‌نوعی در خودش هیجان ایجاد کند. چنین فردی دیگر یک فضول اتفاقی نیست که تصادفی در زندگی دیگران سرک کشیده است، کودک فضول و والد مداخله‌گر او در هر ارتباطی سریع و رسمی فعالیت تجسس خود را شروع می‌کند و تجسس برای او مرحله‌بندی دارد؛ مرحله یک، دو، سه و با یک سلام و احوالپرسی شروع می‌شود، کم‌کم و بسیار رندانه، طوری که گاه طرف متوجه منظور پرسش‌های او نمی‌شود و خیلی صبورانه و با حوصله جلو می‌رود و آن‌قدر ماسک مهربان و به من چه مربوط است بر چهره زده است که باید بسیار تیز بود تا بتوان دست او را خواند. او استاد این گونه بازی‌هاست. او در مسابقات فضول‌ها رتبه و مدال گرفته است و در قالب عروس، داماد یا دوست و همکار و همسایه به پست شما خورده است. او می‌آید که از شما بیشتر بداند، بفهمد و در صندوقش از شما اطلاعات رازگونه بیشتر داشته باشد و روزی می‌رسد که چشم در چشم شما می‌شود و می‌گوید که پرونده زندگی شما پیش من است، لطفاً خفه شو. او همان فردی است که با این جمله کوتاه صبح خود را شب می‌کند و باور دارد که فضولی می‌کند، پس هست و برای خود عددی است. شما چطور، چند درصد در ناخودآگاه خود به صادق بودن این شعار در مورد خودتان باور دارید؟ هیچ، اصلاً، ابداً؟ لطفاً کمی از خوب نشان دادن خود دست بردارید و خیلی صادقانه و بی‌رحمانه باورهای ذهنتان را نقد و تجزیه‌وتحلیل کنید. مثال: ابی مجسمه فضولی است. این آدم اصلاً در هیچ موضوعی برای خود حدومرزی نمی‌بیند. در هر سوژه‌ای سرک می‌کشد و به حرف کسی هم گوشش بدهکار نیست. او می‌خواهد بداند و بداند و همه را به جان هم بیندازد، کافی است پرش به شما گیر کند. مطمئن باشید از زندگی‌تان سر درمی‌آورد. آمار همه اطرافیان خود را دارد و گویی با آن‌ها زندگی کرده است. گاهی آن‌قدر ریز جزئیات دیگران را می‌گوید که آدم به او شک می‌کند. او از این همه فضولی و دخالت، هویت پیدا و احساس می‌کند از این طریق مورد توجه همه قرار می‌گیرد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools