نورالدین جوادیان

از این هنرمند بشنوید:
گوینده:
  • کتاب صوتی - بره‌ای در پوست گرگ - ماه آوا
بازیگر:
  • کتاب صوتی - مونی و کاروان‌هایش - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

راز و رمز آماده‌سازی ذهنینویسنده: سباستین توماسRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ بسیاری از ما در محیط کار و زندگی شخصی از خود می‌پرسیم چه کار کنیم که مثل برنده‌ها فکر کنیم و خود را برای آینده آماده سازیم. ما نیز همچون ورزشکاران حرفه‌ای باید اهداف خود را تعیین کنیم، با موانع رو به رو شویم و تلاش کنیم در رفع آن‌ها بکوشیم. کتاب راز و رمز آماده‌سازی ذهنی، با الهام از روش‌های آماده‌سازی قهرمانان ورزشی به شما کمک می‌کند تا ذهن خود را تقویت و قابلیت‌های خود را فعال کنید و به پیروزی دست یابید. سباستین توماس، نویسند? این کتاب، بیش از چهارده سال است که با ورزشکاران رده بالا و همچنین مربیان، در زمین? آماده‌سازی ذهن کار می‌کند. دیدگاه‌های او دربار? مدیریت و پیشبرد ذهن، موفقیت‌آمیز بوده و در بسیاری زمینه‌ها کاربرد عملی دارد. ”

همسر دوست داشتنی مننویسنده: سامانتا داونینگRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب همسر دوست ‌داشتنی من از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز و یو‌اس‌ای تودی بوده و نامزد جایزه ادگار به‌عنوان بهترین رمان اول را با خود یدک می‌کشد. - پشت جلد کتاب همسر دوست ‌داشتنی من: داستان عاشقانه ما بسیار ساده به‌نظر می‌رسد. من با زنی بی‌نظیر ملاقات کردم. ما عاشق شدیم و ازدواج کردیم. بچه‌دار شدیم و به حومه شهر نقل ‌مکان کردیم. شیرین‌ترین رؤیاها و تاریک‌ترین رازهایمان را باهم در میان گذاشتیم. و سپس… از هم خسته شدیم. ما مثل همه زوج‌های معمولی دیگر هستیم. همسایه شما، والدینِ دوست فرزندتان و آشناهایی که دوست دارید آنها را به شام دعوت کنید. همه ما رازهایی داریم که باعث بقای ازدواجمان می‌شود. تنها تفاوت ما این است که رازمان با قتلی همراه است… - قسمتی از متن کتاب: او به این طرف و آنطرف میرود، کیفش را در یک سمت می‌اندازد و کفش‌هایش را هم در سمت دیگری از پا درمی‌آورد. دو لیوان پر از شراب را می‌بینم و او به سمت اتاقش راهنمایی‌ام می‌کند. بعد برمی‌گردد تا نگاهم کند و لبخند می‌زند. با گذشت زمان پترا به نظرم جذابتر می شود، حتی موهای ساده و صافش به نظرم درخشنده می‌آیند و برق می‌زنند. بله به‌خاطر اثر نوشیدنی الکلی‌ست که این‌طور به نظر می‌رسد اما به‎خاطر خوشحالی پترا هم هست که چنین حسی دارم. حس می‌کنم مدت هاست آنقدر خوشحال نبوده و نمی‌دانم به چه دلیل. همین که پترا جذاب است برایم کافیست. به سمتم می‌آید، بدنش گرم است، نفسش در شراب غوطه‌ور می‌شود. لیوان شراب را از من می‌گیرد و روی میز کنار تخت می‌گذارد. تا وقتی‌که در تاریکی هستیم و تنها نور صفحه موبایلم اتاق را روشن نگه داشته، نوشیدنم را ادامه می‌دهم. برای هم مرتب حرف‌هایمان را تایپ می‌کنیم، از حرفهای‌مان خنده‌مان می‌گیرد و می‌خواهیم بیشتر باهم آشنا شویم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools