نگاهی اجمالی به کتاب“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه میخواهند از حال بروم، مقابله میکنم. همهی عضلاتم انگار باهم از من میخواهند به مدرسه نروم. میخواهند بهجای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمیگشتم، مجبور بودم با آن آدمهای داخل نوارها روبهرو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک میشوم. جایی که تختهسنگ بزرگ و حکاکی شدهای با پیچکی که به دور پایهی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تختهسنگ عبور کردهام؛ اما هیچوقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یکبار، چون هیچوقت اینقدر دیر به مدرسه نمیآمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب شنبه یک مجلهی شنیداری در حوزهی ادبیات است و قصد داریم در هر شماره از آن از تاثیر قصهها و کتابها بر جهانمان حرف بزنیم تا راهی برای لذت بیشتر از داستانها و روایتها باز شود و همچنین با خواندن داستانها و روایتها و بررسی آنچه به جغرافیای ادبیات مربوط است، خواندن نه فقط لذتی سرگرمکننده، که عمقی بر نگرشهایمان باشد.
شمارهی صفرْ ویژهنامهی ادبیات افغانستان است و به تاریخ معاصر قصههای افغان و گفتوگو دربارهی کتابهای تاثیرگذار این جغرافیا پرداختیم. بخشهای بعدی این شماره شامل داستان کوتاه، روایتی داستانی از خاطرهها با صدای محمدرضا شجریان، معرفی کتابهای شنیدنیِ ماه و روایتهای غیرداستانیست. ”