نگاهی اجمالی به کتاب“ هر کسی رازی دارد... کتاب پیدایت کردم به قلم لیزا جول، با روایتی پر تنش و رازآلود، زندگی افراد گوناگونی را به تصویر میکشد که هر کدام قصهای هیجانانگیز را برای شما خلق میکنند.
نزدیک ساحل زیبای شهر رایدینگ هوس، زنی تنها همراه با فرزندانش زندگی میکند. این زن که آلیس نام دارد با فروش کارهای هنری دستساز امرار معاش میکند. در یکی از روزهایی که آلیس به دنبال فرزندانش رفته بود تا آنها را از مدرسه به خانه بیاورد، مرد غریبهای که زیر باران کاملاً خیس شده بود و سردرگم به نظر میآمد توجه او را جلب کرد.
آلیس به سوی آن مرد رفت و از او خواست تا زیر باران نماند اما مرد عجیب، در حال و هوایی دیگر سیر میکرد و عکسالعملهای تعجبآوری از خود نشان میداد. آلیس در همان گفت و گوی کوتاهش با مرد، متوجه شد که وی جایی برای ماندن ندارد، برای همین او را به خانه خود برد.
درست در همان لحظه، در اطراف لندن، تازه عروسی به نام لیلی در خانه منتظر است تا همسرش از محل کار به منزل بیاید، اما همسرش دیر کرده و لیلی بسیار نگران است. پس از مدتی به لیلی خبر بدی میرسد و او متوجه میشود که مطابق تحقیقات پلیس، شخصی که لیلی با او ازدواج کرده اصلا وجود خارجی ندارد! ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب پیش رو، با مفاهیمی چون کار کردن مواجه میشوید که اینبار قرار است آنها را از نظرگاه یک فیلسوف اگزیستانسیالیست به بحث بنشینید. هانا آرنت ضمن اینکه تعاریف تازهای از این مفاهیم به دست میدهد، نقش آنها را در جریانهای فکری و سیاسی جوامع انسانی نیز بررسی مینماید. هانا آرنت بیان میکند که گاه دستاورد فناوری چیزی بهجز محدودیت، سرکوب آزادی و نابودی نیست.
شناخت مفهوم سیاست و تأثیر آن بر زندگی گذشته و کنونی بشر یکی از دستاوردهای ارزشمندی است که با درک و دریافت کتاب صوتی وضع بشر نصیب شما میشود. هانا آرنت به شما نشان میدهد چطور در گذار از سنت به مدرنیته، انسانها ارزشهایی متناقض با آرمانهای پیشین خود را یافته و آنها را مبنایی برای پایهریزی آیندهی خود قرار دادهاند. نویسنده همچنین تصویر دقیقی از تواناییهای انسانی برایتان ترسیم میکند که میتوانند در جهت بهبود اوضاع یا حتی افزودن بر ویرانیهای اجتماعی به کار گرفته شوند. ”