نگاهی اجمالی به کتاب“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه میخواهند از حال بروم، مقابله میکنم. همهی عضلاتم انگار باهم از من میخواهند به مدرسه نروم. میخواهند بهجای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمیگشتم، مجبور بودم با آن آدمهای داخل نوارها روبهرو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک میشوم. جایی که تختهسنگ بزرگ و حکاکی شدهای با پیچکی که به دور پایهی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تختهسنگ عبور کردهام؛ اما هیچوقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یکبار، چون هیچوقت اینقدر دیر به مدرسه نمیآمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ دکتر ویلیام گرین رئیس بخش درمان ناخوشیهای روانی بیمارستان هنگ کنگ درباره این کتاب میگوید: با آنکه آلن کار در کار خود مدعی داشتن تخصص در تغییر رفتار نیست، باید این واقعیت را پذیرفت که در میان این همه روانشناس و متخصص ناخوشیهای روانی که در ابداع شیوهای ساده و کارآمد برای ترک سیگار عاجز ماندهاند ، وی به موفقیت در خور تحسینی دست یافتهاست. ”