نگاهی اجمالی به کتاب“ کامیابی ما به عنوان یک ملت، به کامیابی اقتصادی هر کدام از ما به عنوان یک شخص واحد وابسته است. کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» در رابطه با موفقیت شخصی هریک از ما تألیف شده است. موفقیت یعنی به کمالرساندن اهداف به عنوان تواناییها و تلاشهای خود ما.
آمادگی مناسب کلید موفقیت ماست. اعمال ما هیچگاه نمیتوانند فراتر از افکار ما پیش روند و افکار ما هیچگاه نمیتوانند از باورهایمان پیشی بگیرند. این کتاب همچنین راهنماییهای لازم را برای درک مفاهیم اقتصادی برای جیبهای بیپول دارد. در واقع هدف کتاب این است، پیشنهادی برای کسانی دارند که آرزوی موفقیت اقتصادی دارند تا پول جمع کنند، پول حفظ کنند و با کمک سرمایه اندوختههایشان پول بیشتری بهدست بیاورند.
بابل ثروتمندترین شهر زمان باستان در دنیا بود، زیرا شهروندان آن ثروتمندترین افراد در زمان خود بودند. آنها ارزش پول را میدانستند، قوانین اقتصادی را برای جمعکردن، حفظ آن و استفاده از آن برای بهدستآوردن پول بیشتر استفاده میکردند. آنها چیزی که همه ما آروز داریم «درآمدی برای آینده» را بهدست آوردند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کلاریسا پینکولا استس در کتاب صوتی زنانی که با گرگها میدوند اسطورهها، افسانهها و داستانهای غنی فرهنگها و قبایل گوناگون را بازگو میکند تا زن امروزی از خلال شنیدن آنها ارتباط خود با نیای فراموششدهاش را احیا کند. اما این نیای فراموششده کیست؟ چرا فراموش شده است و چرا باید زن امروزی آن را دوباره مبعوث کند و رشتههای خود را با او از نو رج بزند؟
داستانهای اسطورهای و افسانههای نیاکان ما از دل انسانیترین غرایز بشر پدیدار شدند. زن در این افسانههای بدوی، چنانکه نمود آن را در الههها و شخصیتهای اسطورهای میبینیم، سرشتی مبتنی بر غریزه داشت و در هارمونی و نسبتی تنگاتنگ با طبیعت وحشی پیرامون خود قرار داشت. تصویر درخشانی که عنوان کتاب ترسیم میکند نیز اشاره به همین موضوع دارند. زنی که در میان گلهای از گرگها در پهنهی دشت میدود. با تنی عریان، گیسوانی رها و سرشتی سرکش و وحشی. درست مانند گرگها. در روزگاری که هنوز خبری از تمدن نیست. خدایان و ایزدبانوان بهجای شهریاران حکومت میکنند و انسان در ساحت اسطوره میزیَد، و نه ساحت اندیشه. ”