نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب بادبادک باز روایتی از دسامبر 2001 تا مارس 2001 را به مخاطب نشان میدهد. در تمام قسمت های کتاب با روایتی صمیمی و دوستانه مواجه خواهیم بود و مخاطب به سرعت میتوان با برخی قسمت های کتاب همزاد پنداری کند. در ابتدای داستان، امیر شخصیت اصلی داستان که از یک خانواده مرفه و پولدار است از خاطرات 12 سالگیاش میگوید و صحبت کردن او در مورد گذشته ای که راه خود را با چنگ و دندان باز میکند مخاطب را برای شنیدن داستانی که شاید به همین سادگی نتوان از آن عبور کرد آماده میکند.
این داستان چهره غمگین کشور افغانستان را در زمان سقوطش نشان میدهد. زمانی که سیاست افعانستان با تحولات عجیبی رو به رو میشود و زندگی مردم را به طور کل تغییر میدهد. داستان در عین حال که چهره مردم را در این تغییرات سیاسی نشان می دهد بیشتر متمرکز بر زندگی دو دوست به نامهای امیر و حسن است که در عین حال که با هم بزرگ شده اند و حتی از یک پستان شیر خورده اند تفاوت های چشمگیری در سبک زندگی دارند. امیر از خانواده ای ارباب زاده و پولدار و حسن از خانواده ای رنج کشیده و کم توان به عنوان خدمتکار در خانه امیر و خانوادهاش مشغول است. حکایت دوستی حسن و امیر به خوبی می تواند اختلاف طبقاتی در افغانستان را برای مخاطب به تصویر بکشد، اما این تمام داستان نیست؛ چرا که هدف این رمان 400 صفحهای تنها به این دوستی خلاصه نمیشود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب شنبه یک مجله? شنیداری در حوزه? ادبیات است و قصد داریم در هر شماره از آن از تاثیر قصهها و کتابها بر جهانمان حرف بزنیم تا راهی برای لذت بیشتر از داستانها و روایتها باز شود و همچنین با خواندن داستانها و روایتها و بررسی آنچه به جغرافیای ادبیات مربوط است، خواندنْ نه فقط لذتی سرگرمکننده، که عمقی بر نگرشهایمان باشد.
در شماره? یک از شاعران شعر نوی ادبیات ایران یاد کردیم. این شماره ویژه? قطعات کوچک فلسفه و روایتهایی نقادانه به مصرفگرایی این روزهاست و اندیشهی چند متفکر معاصر در این حوزه بررسی میشود. همینطور روایتهای مستند از زندگی روزمره، یادهای خاطرهانگیز و معرفی فیلم و سریال و کتاب بخشهای مختلف شماره? یک هستند. به سیاق هر شماره، در بخش داستان ماه هم، یک داستان کوتاه میخوانیم. ”