نگاهی اجمالی به کتاب“ رمان مذکور در محیط آفریقا جریان دارد. مورل مرد زیبا و غمگینی است که مدتی در اردوگاههای کار اجباری آلمانها سختی زیادی کشیده است.او تنهاست، بسیار تنها و اکنون در آفریقا به سر میبرد. هدف او حمایت از فیلهاست و دست به قیام میزند و به یک یاغی مشهور در جهان تبدیل میشود.عدهای میگویند او بیزار از انسانهاست، عدهای مییگویند او به دنبال استقلال افریقاست ... اما مورل میگوید برای من تنها نجات فیلها مطرح میباشد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ شاید برای دیگران اهمیتی نداشته که او چندساله است و چرا در رستورانی نیمهتاریک که محل آدمهای مجرد است اینگونه تنها و ستم کشیده نشسته است؛ اما برای من بسیار مهم و پراهمیت است که او سی و پنج سال دارد و دو بچه به دنیا آورده که هر دو با یک بیماری مرموز مردهاند و هر پزشکی به او توصیه کرده است که دیگر بچهدار نشود، میدانید که، او همسر من است…
احمد آرام در مجموعه داستان کسی ما را به شام دعوت نمی کند با ابداع مشبک هایی تاریک-روشن و مجموعه ای تداخل ها و نشانه ها، مخاطب را به سوی طنزی گزنده پیش می برد. او از طریق وهمی ناشناخته، همسو با شکلی از دگردیسی، فضایی گروتسک را رقم می زند. ”