نگاهی اجمالی به کتاب“ یاسمن خلیلیفرد در مجموعه داستانهای فکرهای خصوصی سعی کرده تا به روابط و دغدغه آدمهای امروزی بپردازد. او مشکلات جامعه مدرن را جانمایهی داستانهای این کتاب قرار داده است و در بیشتر داستانهای این مجموعه میبینیم که طبقهی متوسط جامعه چطور با گرفتاریها و دغدغههایی از جنس اجتماع امروز خود ما دست و پنجه نرم میکنند. خلیلی فرد در داستانهای قبلی هم رویکرد اجتماعی خود را نشان داده است. او به زبانی ساده و صمیمی توانسته در این مجموعه هم مخاطب را با مردم جامعه آشناتر کند. به نوعی میتوان گفت که این کتاب پلی است بین خواننده و جامعه. داستانهای این مجموعه قهرمانپرور نیستند آنها شخصیتهایی هستند از بین خود ما و مردمی که هر روز با آنها مواجه هستیم. قصههایشان ملموس و باورپذیر است و فاصله آنها با ما بسیار کم است. فضاسازی و خلق شخصیتهای این کتاب به عشق، نفرت، حسرت و ناکامیهایی گره خوردهاند که مخاطب گاهی در معرض قضاوت و گاهی با همدردی در انتظار سرنوشت آنهاست. یکی دیگر از نکاتی که خواننده را برای انتخاب این کتاب مجاب میکند تقابل شخصیتهای این داستانها با اصول و سنتهاست که در نوع خود با مهارت و ریزبینی نوشته شده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ امبر در بیمارستان از خواب بیدار می شود. نمی تواند تکان بخورد. نمی تواندحرف بزند. نمی تواند چشم هایش را باز کند. او می تواند صدای هر کسی را در اطرافش بشنود؛ اما آنها از این موضوع کاملا بی خبرند. امبر به یاد نمی آورد که چه اتفاقی رخ داده؛ اما بر این شک است که این قضایا با شوهرش ارتباط دارد. با نوسانی که میان اتفاقات کنونی، وقایع یک هفته قبل از تصادف و خاطراتی مربوط به بیست سال پیش و دوران کودکی او صورت می گیرد. ”