نگاهی اجمالی به کتاب“ از همان لحظه که بهعنوان انسان پا به این جهان پرسروصدا گذاشتیم، فکرها و استدلالهای گوناگون هم با ما به این جهان قدم گذاشتند. همین فکرها که البته خیلی از مواقع به کمکمان آمدهاند، گاهی به دشمن درجهیک ما بدل میشوند. میخواهیم کار جدیدی را شروع کنیم اما موانع ذهنی خودساخته، جلوی ما را میگیرند. همه چیز در امن و امان است اما نگرانیهای گوناگون به ذهنمان هجوم میآورند که مبادا خطری در راه باشد. خب، میبینید که دستگاه پرقدرت مغزمان همیشه در حال فعالیت است اما این پرکاری گاهی به ضرر ما تمام میشود. بله، آرامش، شادی و رضایت از زندگی در جدال با افکار بیهوده و اضطرابها شکست خورده و برای همیشه ما را تنها میگذارند. هاکان منگوچ که میتوان او را از صوفیان مدرن دانست با تعمق در ابیات مولوی و سیر در اندیشههای بیکران این شاعر، آثاری را تألیف کرده که از پرطرفدارترین کتابهای روانشناسی هستند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اثری پرفروش و قدرتمند دربارهی برخورد تصادفی دو زن که زنجیرهای خیرهکننده از دروغها را آشکار کرد. کتاب اعترافات در ساعت 7:45 اثر لیزا آنگر داستان همصحبتی دو غریبه را در قطار روایت میکند که به برملا کردن رازهای زندگی خود برای یکدیگر میپردازند.
درباره کتاب اعترافات در ساعت 7:45:
به راستی چه کسی میتواند محرم اسرار دیگری باشد؟ تا به حال به این فکر کردهای که به دور خودت حصار بکشی و نه رازت را به کسی بگویی و نه سِر دیگران را درون خودت حمل کنی؟ زیرا که راز بین سه نفر تنها زمانی راز باقی میماند که دو نفر آنها مرده باشد...
سلنا مورفی در وضعیت بدی به سر میبرد. او به تازگی فهمیده است همسرش با پرستار بچهشان رابطه دارد. او یک روز در قطار نشسته بود و از محل کار به خانه برمیگشت که در این میان خانمی شروع به صحبت با او کرد. زن پیش سلنا اعتراف کرد که با رئیسش رابطه دارد. سلنا نیز از ماجرای رابطهی پنهانی همسر و پرستار با زن غریبه میگوید. با رسیدن به مقصد، او تصور کرد گفتوگو به پایان رسیده و آنها دیگر هرگز با هم همکلام نخواهند شد. ”