نگاهی اجمالی به کتاب“ راوی داستان در ایستگاه قطاری دورافتاده و پرت با مرد مرموز و افسرده ای آشنا می شود که سالهاست به عنوان علامت چی در این ایستگاه کار میکند.مرد علامتچی از اشباحی حرف می زند که او و ایستگاه را احاطه کرده اند و خبرهای ناخوشایندی می آورند.راوی ابتدا حرف های علامتچی را جدی نمیگیرد تا اینکه حادثه ای تلخ روی می دهد. ”

جزیرهنویسنده: آلیستر مک لاود
نگاهی اجمالی به کتاب“ برای اینکه از جزیرهتان بیرون بروید، اول باید از آب بگذرید و خیلی ها هستند که این کار را نمی کنند یا نمی خواهند که بکنند.
اگر توی جزیره باشید، احساس تک افتادگی می کنید و حس می کنید با مردمی که ساکن خاک اصلی هستند متفاوید، حتی اگر فقط چند مایل از خاک اصلی فاصله داشته باشید و بتوانید آن را ببینید.
آلیستر مک لاود در جزیره کیپ برتون کانادا بزرگ شد، جایی که نیاکان اسکاتلندی اش قرن ها پیش آنجا ساکن شدند و بیشتر داستان هایش در همان جا می گذرد. ”