نگاهی اجمالی به کتاب“ افراد کمی میتوانند ادعا کنند سیری، وارث تاج و تخت سینترا را میشناسند. دخترکی با موهای کنفی رنگ که در دربار ملکه کلنته تربیت شد و توسط ویچرهای کائرمورهن آموزش دید. او قدرت جادوییاش را تحت سرپرستی ینفر پرورش داد و در این زمان از حمایت گرالت ویچر برخوردار بود، با این حال حتی اگر لحظهای تصور کنیم سیری خوشبخت و شاد بود در اشتباهیم. کتاب صوتی حماسهی ویچر - جلد چهارم: زمان خواری فرصتی است برای شناخت بیشتر این اعجوبهی زمان، اثری تحسینبرانگیز نوشتهی آندژی ساپکوفسکی.
آنهایی که داستانهای ویچر را دنبال میکنند احتمالا از اهمیت یک دختر نوجوان در تعجبند. چرا وجود سیری تا این حد در دنیای ویچر مهم است؟ کدام انگیزه پادشاهان و ملکهها را چنین برای یافتن او حریص کرده؟ به چه دلیل هزاران سرباز در جستجوی نوهی کلنته تمام قلمروها را زیرپا میگذارند؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب آدمهای سمی نوشتهی لیلیان گلاس به حضور آدمهایی در زندگی میپردازد که در نبود آنها شرایط بهتر رقم میخورد ولی بنا به شرایطی این افراد در سراسر زندگی همهی ما حضور دارند. او به این آدمها، سمی (toxic) میگوید زیرا از دیدن پیشرفت و موفقیت در زندگی سایرین خوشحال نمیشوند و تلاش میکنند تا بقیه را از رسیدن به موفقیت بازدارند. این افراد با زدن حرفایی گستاخانه و رفتاری دو رو روح ما را خدشهدار میکنند و به زندگی ما به طور مستقیم یا غیرمستقیم آسیب میزنند. گاهی این افراد با تاثیر منفی خود در زندگی نزدیکانشان سبب شدهاند افراد به انواع بیماریهای روحی و جسمی دچار شوند. لیلیان گلاس در این باره میگوید: «من در طی سالها کار حرفهای به عنوان متخصص گفتاردرمانی، مشاور روابط بین فردی و رفتار درمانگر، به وضوح تاثیر شگرف کلمات را در انسان دیده و تجربه کردهام. من از نزدیک شاهد پیامدهای مخرب رفتارهای زشت و گفتار ناروا و نابجای افراد نادان یا سمی در زندگی افراد بودهام و دیدهام زمانی که مورد هدف تیرهای زهرآگین این آدمها قرار میگیریم تا چه حد میتوانیم شکننده و آسیبپذیر باشیم.»
لیلیان گلاس روشهای مختلفی در کتاب آدم های سمی ارائه میدهد که با کمک آنها بتوانیم در برابر این افراد و تاثیراتشان مقابله کنیم؛ یکی از روشهای بسیار معمول در مواجهه با این افراد، دوری و جلوگیری از معاشرت با آنهاست. معمولا این افراد با حسادتورزی خود، آرامش و آسایش را از زندگی میگیرند وآن را به جهنم تبدیل میکنند. این افراد همه جا وجود دارند و ما باید بتوانیم آنها را شناسایی کنیم. یک مدیر خشن، همسری بیملاحضه، یک دوست با افکار منفی و یا یک برادر معتاد میتواند تمام زندگی ما را تحتالشعاع قرار دهد. باید در مقابل این افراد رفتارمان را مدیریت کنیم و سعی کنیم تا از کوچکترین تاثیرها نیز جلوگیری کنیم. رفتار ما در مواجهه با این افراد باید به گونهای باشد تا افکار مخرب آنها را مهار کنیم و کینه، نفرت و حسادت را دور بریزیم. ”