نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیار پیش آمده که آدمهای خوب دور و برمان را در حال انجام کارهای بد ببینیم! کارمند محترمی که سالها یک مسیر مستقیم را از خانه به محل کار میرفته و بعد در آخرین سال کاری او را به جرم اختلاس میگیرند. خانم خوبی که ده سال با همسرش زندگی کرده و مادری مهربان برای سه فرزندش بوده و در اوایل میانسالی خبر خیانتش را میشنوید.
چرا در حالی که بسیار فرشتهوار زندگی میکنیم بخشهایی در وجودمان هست که شبیه به دیو ما را به قهقهرا میبرد و در یک لحظه تمام آنچه روزها برای ساختنش تلاش کردهایم با یک فریاد بر سر معشوقهمان، با تن دادن به یک وسوسه زیر سوال میبرد و ما در لحظهای بخشی از وجود خود یا اطرافیانمان را میبینیم که هرگز خیال وجود داشتنش را هم نداشتهایم؟
دبی فورد معتقد است که باید درک کنیم که انسان جمع اضداد، مجموع خوب یا بد، روشنایی و ظلمت، ضعف و قدرت، استعداد و حماقت است و تمامی آدمها بالقوه تمام صفات و خوب و بدی که میتوانید تصور کنید در خود دارند؛ روندی رو به رشد در شخص آغاز خواهد شد. هر صفتی که در دیگران میبینید از قتل و تجاوز گرفته تا وقف شدن برای یک خیریه در ما وجود دارد. وضعیت آدمی در هر لحظه در یکی از این دو قطب است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب صوتی نام ناپذیر به سبک جلدهای قبل ادامهی روایتی نامتعارف و غیرخطی است. یک راوی ناشناس با صدای بلند افکارش را به زبان میآورد و خاطراتی را از سالها و وقایع دور تا این لحظه دنبال میکند که ناگهان مقابل مالون قرار میگیرد. شخصیت اصلی کتاب دوم، بیتفاوت از کنار او رد میشود و این سوال را برای شنوندگان به وجود میآورد که آنها دقیقا در چه فضایی قرار دارند. سپس مالوی از راه میرسد. گویی او هم اینجاست، یا حداقل گمان راوی چنین است... . ”