مارک تواین

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - تام سایر - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

آفرینش سلامتینویسنده: لوئیز ل.هیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ قصه عشقی‌تان را شروع کنید: من در سن 88 سالگی می‌توانم بگویم که سلامتی و شادمانی مهم‌ترین دغدغه زندگی من است. بسیاری از شما که کتاب‌های مرا خوانده‌اید، می‌دانید که من دوران کودکی راحتی را پشت سر نگذاشتم و در بخش زیاد زندگی‌ام از پول و تحصیلات کافی برخوردار نبودم. بعد چیزی را کشف کردم که جریان سلامتی و زندگی مرا متحول ساخت؛ من به این باور رسیدم که اندیشه ما و هر فکری که به ذهنمان خطور می‌کند، آینده ما را خلق خواهد کرد. این ایده ساده و به ظاهر کوچک مسیر زندگی مرا تغییر داد. من به این نتیجه رسیدم؛ اگر بتوانم آرامش، سلامتی و هماهنگی در ذهنم ایجاد کنم، همین روند را می‌توانم در بدن و در دنیایم بیافرینم. کتاب حاضر، کتابی در ارتباط با تازه‌ترین تحولات نیست. این کتاب درباره این مطلب بحث می‌کند که چگونه می‌توانید برای خود زندگی را تدارک ببینید که از شما حمایت کند و در مسیر اعتلای شما قدم بردارد. بحث اصلی، در کتاب حاضر این است که می‌توانید خود را بیشتر دوست داشته باشید. کتاب حاضر درباره خرد التیام‌یافته است که با برنامه پرمشغله شما همخوانی دارد. این کتاب به شما آموزش می‌دهد که شما مهم هستید، جایی در میان استرس‌ها، سروصداها و کارهای روزانه هنوز فضایی برای این‌که به خودتان برسید، وجود ندارد. من و همکارانم که این کتاب را نوشته‌ایم، به شما می‌گوییم چگونه می‌توانید فضایی پیدا کنید که احساس خوبی به شما بدهد. ”

در خلوت خوابنویسنده: فتانه حاج سیدجوادیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستان کوتاه «در خلوت خواب» نوشته ی «فتانه حاج سیدجوادی» است. این مجموعه هشت داستان را با عنوان های «رنگ تعلق»، «شیشه»، «در خلوت خواب»، «لالا»، «سمفونی حماقت»، «خرگوش»، «پوچ»، و «عرض زندگی» دربرمی گیرد. در بخشی از داستان «شیشه» می خوانیم: «من آدمی هستم که همیشه دیر رسیده ام. هنوز هم دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد، در طی مسیر، مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام. من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود آن که در شرق، سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم، مرا نمی خواستند. زیرا من آخرین فرزند یک خانواده ی پراولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم. پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم، مکدر بودند. من از این جهت با پسرعمویم تفاوت بسیار داشتم. او نخستین و تنها پسر خانواده ی خود بود که با نذر و نیاز فراوان و ناز و ادای بسیار متولد شده بود.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools