نگاهی اجمالی به کتاب“ انسان از زمانهای بسیار دور به شناخت جنبههای پنهان روح و روان خود همت میگماشته و دلیل اصلی آن گرایش شدید مذهبی بوده است. ما انسان ها از قدیم به دنبال برقراری تعادل بین بخشهای تاریک و روشن وجودمان بودهایم. شیطان را به خاطر میآورید که در ابتدا فرشتهی مقرب درگاه الهی بود و درواقع همان وسوسههایی باعث کبر و کفر شیطان شد که ما هم با آنها روبه رو هستیم؟
همیشه به ما گفته شده است که مراقب باشیم تحت تاثیر نیمهی پنهان و تاریک وجودمان قرار نگیریم. دبی فورد در کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود به راهکارهایی تازه و دست اول به خوانندگانش ارائه میدهد تا بتوانند برای همیشه این بخش از وجود خود را بپدیرند و با آن زندگی کنند.
کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود نوشتهی دبی فورد است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1998 منتشر شد و از همان ابتدای انتشارش در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت. این کتاب کتابی امید بخش و دلپذیر است و به خوانندگان نشان میدهد که چگونه باید نیمهی تاریک وجودشان را دوست بدارند، آن را بپذیرند و بتوانند با آن همزیستی کنند. دبی فرود دربارهی نوشتن این کتاب مینویسد: «سالهای سال بود که بسیاری از شاگردانم که میخواستند با جنبههای تاریک وجود خود روبه رو شوند و من سالها به آنها مشاوره میدادم از من یک سوال تکراری را میپرسیدند. باید برای هر نسل راهی تازه پیدا کنیم تا بتوانیم این مبحث را به طریقی مثبت یا منفی، مورد بررسی قرار دهیم. نیمهی تاریک وجود لزوماً بار منفی ندارد بلکه شامل مواردی است که ضمیر خودآگاه ما از آن خبر ندارد.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ واژه برند از اواسط قرن نوزدهم در عرصه بازاریابی استفاده شده است. زمانی که کارخانه داران برای ایجاد اعتماد بین مشتریان و جلب اعتماد آنها به اجناس غیربومی از یک مهر پررنگ که روی جعبههای چوبی زده میشد و در واقع لوگوی شرکت بود استفاده میکردند. امروز تعاریف زیادی از برند ارائه میشود. یکی از مطلوبترین آنها این تعریف است: برند، قولی است که باید به آن وفادار ماند. همانطور که اندی میلیگان، مشاور برجسته برند میگوید: «برند، نمادی است که تجربهای خاص را تضمین میکند.» اما برند شما چیست؟ جان پرکیس و دیوید رویستون لی معتقدند هر شخص دارای برندی مخصوص به خود است. در واقع برند شما چیزیست که مردم در نبودتان میگویند. وقتی کسی که خوب شما را میشناسد، از شما تعریف میکند، چه چیز میگوید؟ آن دو احتمالاً در مورد کاری که انجام میدهید، حرف میزنند. برای مثال میگویند، او به خوبی مشکلات را مدیریت میکند. ممکن است در مورد سوابق کاری و تحصیلی شما صحبت کنند. ظاهر فیزیکی شما را بگویند و یا به ورزش و سرگرمیتان اشاره کنند. اگر ارتباطی با فردی مشهور داشته باشید، حتما آن را هم ذکر میکنند. برند شخصی میتواند تاثیر زیادی بر روی زندگی اجتماعی و شغلی شما داشته باشد. اما چگونه میتوانید تبدیل به برندی شوید که پاسخ مناسبی برای پیشرفت در زندگی باشد؟ کتاب «خودتان را برند کنید» در 23 فصل به این سوال شما از جنبههای مختلف پاسخ میدهد. در جایی از این کتاب، درباره تاثیر و مهم بودن برند شخصی افراد، به این مفهوم اشاره میشود که «شاید در حال حاضر پنج نفر اغلب به شما فکر کنند و از شما بخواهند که با آنها همکاری کنید. اگر این پنج نفر به پنجاه یا پانصد نفر برسد، چه میشود؟ اگر پنجاه یا پانصد شخص حقیقی یا حقوقی به شما بیندیشند، شما چقدر معروفتر و پولدارتر میشوید؟ هر چه تعداد افرادی که به شما فکر میکنند، بیشتر باشد، رسایی شما نیز بالاتر میرود.» و در واقع هدف این کتاب نیز کمک به شما برای عملی کردن این مفهوم در زندگی شماست. ”