نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب راز بین دو نفر نوشتهی کارن ام. مک منس، قصه نوجوانی را به تصویر میکشد که نزد مادربزرگش در شهر دیگری رفته و در آنجا اتفاقات رمزآلودی برایش رخ میدهد که او را سردرگم و وحشتزده میکند.
الری وارد شهر کوچکی به نام اکوریج میشود، شهری که تا به حال در آنجا نبوده و چیزهای عجیبی در موردش به گوشش رسیده است. در این شهر مردم همدیگر را میشناسند و روابطشان بسیار در هم گره خورده است. خالهی الری زمانی که 17 ساله بود در این شهر گم شد. 5 سال قبل نیز یکی از برندگان مراسم رقص مدرسه کشته شد و اینگونه نام این شهر بین مردم پیچید.
اکنون الری با شرایطی که برایش به وجود میآید ناچار است به این شهر برود و با مادربزرگش که خیلی او را نمیشناسد، زندگی کند. هر چند شهر اکوریج در ظاهر زیبا به نظر میرسد با این حال اسراری در خود پنهان دارد. پیش از اینکه سال تحصیلی الری آغاز میشود، فردی به شکلهای گوناگون ادعا میکند که در روزهای آینده قتلی رخ خواهد داد و پیوسته هشدار میدهد که مراسم رقص آن سال نیز به همان خطرناکی و وحشتناکی پنج سال قبل خواهد بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ آیا جنگ میان نژادها هرگز پایان مییابد؟ کتاب صوتی وارکرفت - جاینا پرادمور: امواج جنگ نوشتهی کریستی گلدن وقایع جهان خیالی آزروث را بعد از شکست لژیون سوزان پی میگیرد. رهبران اقوام و نژادهای مختلف سعی دارند وزنهی قدرت را به نفع خویش سنگین کنند؛ گویی تجربهی خونین لشکرکشی دشمن را از یاد بردهاند. اما عدهی اندکی دغدغهی حفظ آرامش نویافته را دارند و جاینا پرادمور، دختر ادمیرال یکی از آنهاست.
جاینا را اولینبار در کتاب آرتاس، جلد قبلی مجموعه وارکرفت ملاقات کردیم. او و آرتاس دوستان سالهای کودکی بودند که به عشاق تبدیل شدند، اما تباهی شاهزادهی جوان رشتهی محبت میانشان را از هم گسست. امید سرزمینهای مورد تهاجم بعد از تسلیم در برابر لیچکینگ به شری گریزناپذیر بدل شد و این اتفاق جاینا را دلشکسته باقی گذاشت.... اما دختر جوان تصمیم گرفت فقدان محبوب را بهعنوان انگیزهای برای تغییر اوضاع به کار بگیرد. او بهخوبی از این واقعیت آگاه بود که همکاری میان نژادها تنها چارهی نجات دنیا از چنگال اهریمنان است پس تمام قوایش را برای ایجاد تعادل به کار گرفت. ”