نگاهی اجمالی به کتاب“ اندک کتابهایی هستند که بتوانند زندگی شما را متحول کنند و این یکی از آنهاست.
راهبی که فراری اش را فروخت داستانی الهام بخش است که برای دستیابی به زندگی سرشار از توازن، وفور و لذت، دستورالعمل هایی گام به گام با رویکردی نو ارائه می دهد. روایتی است از زندگی وکیلی به نام جولیان منتل که تصمیم می گیرد بحران های روحی اش را مهار کند و زندگی نامتوازنش را سامان بخشد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ زندگی در خیابان این آزادی عمل را به من میدهد تا هرکجا که میخواهم بروم، هروقت میلم میکشد قهوهای بخورم. بااینحال نمیدانم بهرغم همهی درد و رنجهایی که متحمل شدهام، آیا امروز توان دستکشیدن از این کار را دارم یا نه. دست بکشم که چه بکنم؟ کجا بروم؟ خیابان در پوست من است. رفقای گدا، مسخرهبازیهایی که با آنها درمیآوردم، برخوردهایی که اغلب با آدمهای مهربان و خوب داشتم، روزهایی که شانس به شما رو میکند و عابران یک اسکناس کف دستتان میگذارند، همهی اینها را دوست دارم. اگرچه بعضی اوقات ساعتها برای دریافت یک سکه منتظر میماندم، اما اوقات فراموشنشدنی هم داشتم. ”