نگاهی اجمالی به کتاب“ یاسمن خلیلیفرد در مجموعه داستانهای فکرهای خصوصی سعی کرده تا به روابط و دغدغه آدمهای امروزی بپردازد. او مشکلات جامعه مدرن را جانمایهی داستانهای این کتاب قرار داده است و در بیشتر داستانهای این مجموعه میبینیم که طبقهی متوسط جامعه چطور با گرفتاریها و دغدغههایی از جنس اجتماع امروز خود ما دست و پنجه نرم میکنند. خلیلی فرد در داستانهای قبلی هم رویکرد اجتماعی خود را نشان داده است. او به زبانی ساده و صمیمی توانسته در این مجموعه هم مخاطب را با مردم جامعه آشناتر کند. به نوعی میتوان گفت که این کتاب پلی است بین خواننده و جامعه. داستانهای این مجموعه قهرمانپرور نیستند آنها شخصیتهایی هستند از بین خود ما و مردمی که هر روز با آنها مواجه هستیم. قصههایشان ملموس و باورپذیر است و فاصله آنها با ما بسیار کم است. فضاسازی و خلق شخصیتهای این کتاب به عشق، نفرت، حسرت و ناکامیهایی گره خوردهاند که مخاطب گاهی در معرض قضاوت و گاهی با همدردی در انتظار سرنوشت آنهاست. یکی دیگر از نکاتی که خواننده را برای انتخاب این کتاب مجاب میکند تقابل شخصیتهای این داستانها با اصول و سنتهاست که در نوع خود با مهارت و ریزبینی نوشته شده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ سرجوخهی مقرراتی در مقابل آن زیبایی آرامشبخش پایش لرزید. او که پشت تیرهپوستان را با شلاق دریده بود، او که شجاعت و طمعکاریاش نسلی نو در کالیفرنیا پدید آورده بود، آن مرد ریشو، آن حامل بیرحم تمدن از زین به پایین لغزید، کلاهخود پولادین از سر برداشت. زیر لب گفت: «ای مریم مقدس،اینجا دشت سرسبز بهشتی است که پروردگارمان وعده داده.» ”