نگاهی اجمالی به کتاب“ ما مردم عین دستهی گلیم، لااقل بخش اول این عبارت دوقسمتی را مطمئنم. رفتار ما، واکنشهای ما، اطوار ما، برخوردهای ما... یکی از یکی بهتر.ما مردمانی زیبا جادار مطمئن هستیم که اعتمادبهنفسمان یکجاهایی از آسمان را انشقاق داده است. حالا من در این کتاب سعی کردهام به زبانی که به هیچ جای کس مان برنخورد، رفتارهای اجتماعی و فراگیرمان را که تبعاتش صاف میرود تو... توی چشم خودمان مرور کنیم. اگر از دستهگل بودن خود، اطرافیان، فامیل، دوست، رانندهی خطی دور میدان یا سوپرمارکت محلهتان به تنگ آمدهاید این کتاب را بخوانید... ”

جزیرهنویسنده: آلیستر مک لاود
نگاهی اجمالی به کتاب“ برای اینکه از جزیرهتان بیرون بروید، اول باید از آب بگذرید و خیلی ها هستند که این کار را نمی کنند یا نمی خواهند که بکنند.
اگر توی جزیره باشید، احساس تک افتادگی می کنید و حس می کنید با مردمی که ساکن خاک اصلی هستند متفاوید، حتی اگر فقط چند مایل از خاک اصلی فاصله داشته باشید و بتوانید آن را ببینید.
آلیستر مک لاود در جزیره کیپ برتون کانادا بزرگ شد، جایی که نیاکان اسکاتلندی اش قرن ها پیش آنجا ساکن شدند و بیشتر داستان هایش در همان جا می گذرد. ”