نگاهی اجمالی به کتاب“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست دادهاند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن میکند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشتهاند با مرد غریبه نابینایی در خانهشان مواجه میشوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا میکند. به خصوص که غریبه شباهتهایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ آیا معجزههایی که در دنیای کوانتوم رخ میدهد، بزرگترین امکانهای ما را نشان می دهند؟ آیا درمان خود به خودی بیمارها، ارتباط در لحظه با هر کس و هر چیز و حتی سفر در زمان میتواند میراث حقیقی ما در کائنات باشد؟ گرگ برادن نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، مهمان شناخته شده کنفراسهای بینالمللی و رسانههای ویژه است که به بررسی نقش معنویت در تکنولوژی میپردازد و یکی از برجستهترین افرادی است که میان خرد گذشته و علم امروز برای دستیابی به صلح و شفا در آینده پل میزند. او به فراسوی حصارهای سنتی علم و معنویت سفر میکند تا دری را به سوی بزرگترین امکانات ما باز کند. در این کتاب الگوشکنانه، گرگ برادن یاقتههای خود را با ما به اشتراک میگذارد. از طریق بیست کلید آفرینش آگاهانه به ما نشان داده میشود چگونه معجزه تصوراتمان را به واقعیت خود تبدیل کنیم. نویسنده با مطالب علمی قابل فهم و داستانهایی از زندگی واقعی خودش، نشان میدهد که ما تنها توسط عقاید خود محدود میشویم. ”