نگاهی اجمالی به کتاب“ در قسمتهای قبلی مجموعهی خاطرات خونآشام با شخصیتهای اصلی این مجموعه آشنا شدیم: النا، استفن و دیمون. در کتاب دیدار مجدد سیاهی که چهارمین و آخرین جلد این مجموعه است، النا گیلبرت در مقام یک خونآشام قدرتمند از مرگ برمیخیزد. اما هنوز هم خود را گرفتار یک مثلث عشقی مرگبار با استفن و دیمون میبیند. روابط هرسهی آنها با یکدیگر در این قسمت وارد سطح جدیدی از چالش و دشواری میشود. از دست دادن النا برای استفن عذابآور است. او مصمم است یکبار برای همیشه به دشمنی خود با برادرش دیمون پایان دهد. حتی اگر به قیمت از دست رفتن جان یکی از سه نفرشان تمام شود. اما در همین حین سروکلهی قدیمیترین و شرورترین نیروی شیطانی فلس چرچ پیدا میشود که برای شهر تهدید بزرگی به حساب میآید. اکنون النا، استفن و دیمون، هر سه باید با هم متحد شوند تا شهر را نجات دهند. اما آیا آنها میتوانند منافع شخصی خود را برای دستیابی به خیر جمعی و بزرگتر نادیده بگیرند؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بهترین حکایتها و ضربالمثلها و نقل قولها مفاهیم مهمی را در قالب چند کلمه کوتاه میگنجانند . اما ممکن است همین چند کلمه خیلی گولزننده باشد . شاید بهتر است بدانید که هر ضربالمثلی یک نمونه مشابه و یک نمونه متضاد دارد . از این طرف میگوییم نرود میخ آهنین در سنگ و از آن طرف مدعی میشویم که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است . یک دفعه میگوییم یک دست صدا ندارد اما بعد میگوییم آشپز که دو تا شد غذا یا شور میشود یا بینمک . اما فکر نکنید این تناقضها اثر یکدیگر را خنثی میکنند و دست ما را خالی میگذارند . بلکه باید بدانید هر کدام از این سخنان فقط قسمتی از واقعیت را در بر میگیرند . این عبارات تنها زمانی ما را به گمراهی سوق میدهند که به جای تشخیص چیزهایی که در آن پنهان است فکر کنیم اینها خود حقیقتند . باید گفت اینطور نیست که هر کسی برای هر چیزی ضربالمثلی در آستین دارد ، در مورد هیچ چیز تفکر نمیکند . یک طوطی که چیزی جز سخن بزرگان بر زبان نمیراند خودش صاحب آن دارایی نمیشود . به همین دلیل است که بسیاری از این سخنان حکیمانه که طوطیوار تکرارشان میکنید اگر بدون تفکر و تأمل تکرار شوند حالتی حماقتگونه به خود میگیرند . این کتاب جزو آن دسته کتابهایی است که باید ساعتها در موردش به بحث و گفتگو نشست . این کتاب نه یک کتاب مرجع است و نه راهنما ، بلکه برای آن نگاشته شده تا شعله تفکر افراد اهل فکر را بیشتر دامن بزند . ”