نگاهی اجمالی به کتاب“ در این رمان صوتی، پوارو را میبینیم که چون خونسردانه و با خشنترین و بیرحمترین تبهکاران و جنایتکاران دستوپنجه نرم کرده بود، به خودش مغرور و مطمئن میشود. او در مقایسه با بسیاری از مردان تنومند، قوی و ورزیدهدل، جرئت بیشتری دارد و در این مورد بهخصوص، خودش را از خیلیها برتر میداند، ولی حتی در زندگی آدمهای شجاع و بیباکی مثل هرکول پوارو نیز لحظاتی وجود دارد که عجز و ناتوانی، سرتاپای وجود آنها را فرا میگیرد.
پوارو، در این رمان، در مطب آقای دکتر مورلی، یکی از سرشناسترین دندانپزشکان لندن که جثه و هیکلش شاید نصف هرکول پوارو هم نمیشد، حس میکرد پاهایش آنقدر ضعیف شده که بهسختی میتواند هیکلش را تحمل کند. او نگاهی به صندلی دندانپزشکی انداخت و بدنش به لرزه درآمد؛ گویی به صندلی اعدام خیره شده باشد. پوارو مانند مردهای متحرک به طرف آن صندلی روان شد. هرکول پوارو، قهرمان شکستناپذیر مبارزه با تبهکاران، از صندلی بیجان و بیتحرک دندانپزشکی میترسید؛ خیلی هم میترسید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در این نمایش کمدی با دو شخصیت کاملا متفاوت روبرو هستیم.دکتر فرانک،که مردی میانسال است و بطور غیرقانونی کار طبابت میکند و دیگری آنتونی،جوانی بیست و سه چهار ساله که بدون اطلاع از پیشینه دکتر فرانک نزد او میآید.آنتونی که از نوعی اختلال روانی رنج میبرد ابتدا با اعتماد کامل خود را به دکتر فرانک میسپارد اما رفته رفته و در طی مداوا وضعیت مضحک و خنده آوری بین این دو مرد شکل میگیرد که نهایتا به درگیری میانجامد. ”