نگاهی اجمالی به کتاب“ شب به زودی سراسر جنگل را فرا گرفت. قورباغههای برکه آواز جمعی خود را شروع کردند. چند زاغچه مدت کوتاهی روی درخت مجاور با هم مشاجره کردند. جغدی در فاصلهای دوردست میخواند. از دور صدای گرگ میآمد. آخرین فکر سام، وقتی به خواب فرو میرفت، این بود که هنوز برای جوجههایشان اسم انتخاب نکردهاند. با خود گفت: «باید فردا صبح در این باره صحبت کنیم.» پلکهای سام به آرامی بسته شدند و او کلاغوار تبسم کرد، همان لحظه اسمی از خاطرش گذاشت؛ اسمی برای آن جوجهای که باعث افکار گوناگون، پیشبینی و هیجان او شده بود. جآشوا. او را جآشوا میخواندند، و این نام پدربزرگ سام و همسر اسمرالدا بود. جآشوا نام خوبی برای قهرمان بود، مگر نه؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ افراد کمی میتوانند ادعا کنند سیری، وارث تاج و تخت سینترا را میشناسند. دخترکی با موهای کنفی رنگ که در دربار ملکه کلنته تربیت شد و توسط ویچرهای کائرمورهن آموزش دید. او قدرت جادوییاش را تحت سرپرستی ینفر پرورش داد و در این زمان از حمایت گرالت ویچر برخوردار بود، با این حال حتی اگر لحظهای تصور کنیم سیری خوشبخت و شاد بود در اشتباهیم. کتاب صوتی حماسهی ویچر - جلد چهارم: زمان خواری فرصتی است برای شناخت بیشتر این اعجوبهی زمان، اثری تحسینبرانگیز نوشتهی آندژی ساپکوفسکی.
آنهایی که داستانهای ویچر را دنبال میکنند احتمالا از اهمیت یک دختر نوجوان در تعجبند. چرا وجود سیری تا این حد در دنیای ویچر مهم است؟ کدام انگیزه پادشاهان و ملکهها را چنین برای یافتن او حریص کرده؟ به چه دلیل هزاران سرباز در جستجوی نوهی کلنته تمام قلمروها را زیرپا میگذارند؟ ”