نگاهی اجمالی به کتاب“ همینگوی در داستان برفهای کیلیمانجارو درد و رنج مردی زخمی به نام هری را که پایش قانقاریا گرفته شرح دادهاست. او در این داستان دردهای مادی و معنوی هری را به تصویر کشیده و خاطرات گذشتهاش را در لحظههای رهایی از درد بیان کردهاست. این داستان تلفیقی از دردمندی آدمی و بی رحمی طبیعت است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ادبیات گوتیک شاخهای از مکتب رمانتیسیسم یا دقیقتر این که پیشرمانتیسیسم است و طلوع آن از رویکرد بشر اروپایی به عالم درون، کابوس و رؤیاهای شخصی، امیال و گرایشهای روحی مبهم، عواطف سرکوبشده و ... خبر میدهد تا دریچهای به سوی دهلیزهای تاریک و پیچ در پیچ آدمی گشوده شود.
در قلمرو وحشت هشت داستان برجسته گوتیک را در خود جایدادهاست، همراه با مقدمهای موشکافانه درباره ادبیات گوتیک و ریشههای آن. ”