نگاهی اجمالی به کتاب“ پیش از شنیدن نخستین جملات از کتاب صوتی استادی در عشق، لازم است یک حقیقت را بپذیرید: شما استاد هستید! هر چه که در اطراف خود میبینید، زندگی فعلی شما با همهی کمبودها و کاستیهایش، همچنین اتفاقاتی که تاکنون در زندگی تجربه کردهاید، همگی هنر دست شماست. شما استاد و آفرینندهی خود و زندگیتان هستید. اینکه بدانیم هر یک از ما دارای نیروی آفرینش هستیم، دو نتیجهی کلی دارد که یکی از آنها خوشحالمان میکند اما آن یکی چندان خوشایند نیست. نتیجهی منفی اینکه مسئول تمام اتفاقات زندگیِ خودتان هستید، پس دیگر جای شکوه و گلایهای نمیماند. پیامد مثبت هم اینکه، این نیروی آفرینندگی در تمام لحظات با شما خواهد بود و اگر بخواهید، میتوانید آن را در جهت خلق شادی، آرامش و خوشبختی به کار ببرید. اما چگونه؟ دون میگوئل روئیز در کتاب صوتی استادی در عشق راه و چاه آن را به شما خواهد آموخت. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ روزالیا دختر نوجوان پانزدهسالهای است که به همراه پدر و برادرانش در خانهای در حومهی شهر ساردین زندگی میکند. او با پسر ثروتمندی بهنام آنانیا آشنا میشود که رویای رسیدن به گنجهای پنهان نوراگه، شهری باستانی در ایتالیا، را در سر دارد و سهامدار مزارعی در همان حوالی است. روزالیا و آنانیا به یکدیگر دل میبندند اما در این میان یک راز نهفته و ناگفته وجود دارد: آنانیا متأهل است و این را از روزالیا پوشیده نگه داشته. طولی نمیکشد که حقیقت برای او روشن میشود اما آنها تصمیم میگیرند مخفیانه به رابطهی خود ادامه دهند و ثمرهی این عشق ممنوع پنهانی برایشان یک فرزند است. فرزندی که بعدها روزالیا بهخاطر تنگدستی او را ترک میکند. او با پدرش بزرگ میشود و تلاش میکند بهرغم نامشروع بودن، مشروعیت اجتماعی قابل قبولی برای خود دستوپا کند. اما بزرگترین دغدغهی او این است که مادرش را پیدا کند. آیا او موفق خواهد شد این دیدار را محقق کند؟ ”