نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیار پیش آمده که آدمهای خوب دور و برمان را در حال انجام کارهای بد ببینیم! کارمند محترمی که سالها یک مسیر مستقیم را از خانه به محل کار میرفته و بعد در آخرین سال کاری او را به جرم اختلاس میگیرند. خانم خوبی که ده سال با همسرش زندگی کرده و مادری مهربان برای سه فرزندش بوده و در اوایل میانسالی خبر خیانتش را میشنوید.
چرا در حالی که بسیار فرشتهوار زندگی میکنیم بخشهایی در وجودمان هست که شبیه به دیو ما را به قهقهرا میبرد و در یک لحظه تمام آنچه روزها برای ساختنش تلاش کردهایم با یک فریاد بر سر معشوقهمان، با تن دادن به یک وسوسه زیر سوال میبرد و ما در لحظهای بخشی از وجود خود یا اطرافیانمان را میبینیم که هرگز خیال وجود داشتنش را هم نداشتهایم؟
دبی فورد معتقد است که باید درک کنیم که انسان جمع اضداد، مجموع خوب یا بد، روشنایی و ظلمت، ضعف و قدرت، استعداد و حماقت است و تمامی آدمها بالقوه تمام صفات و خوب و بدی که میتوانید تصور کنید در خود دارند؛ روندی رو به رشد در شخص آغاز خواهد شد. هر صفتی که در دیگران میبینید از قتل و تجاوز گرفته تا وقف شدن برای یک خیریه در ما وجود دارد. وضعیت آدمی در هر لحظه در یکی از این دو قطب است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اعتراض کردن به مسائل مختلف میتواند عواقب ناخوشایندی را به انسان تحمیل کند و به او احساس گناه دهد. قاطعیت و لب به اعتراض گشودن مسئلهای است که باید در بستر فرهنگی، اقتصادی و روانشناسی بررسی گردد. مانوئل اسمیت در کتاب «روانشناسی اعتراض»، این مقوله را از جنبههای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار داده است و به دنبال آن سلطهجویی را نقد میکند و راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه میدهد.
آیا اعتراض ابزاری برای خدمت به بشریت است یا وسیلهای برای ایجاد آشوب؟ اعتراض منجر به ظلم میشود یا عدالت را به ارمغان میآورد. آیا اعتراض رفتاری کودکانه است یا بالغانه؟ در دنیای متمدن امروزی گفتگو یک ابزار بسیار مهم برای برقراری ارتباط تلقی میشود که میتوان از این ابزار درجهت بهبود ناهنجاریهای جامعه نظیر سلطهجویی افراد بهره برد.
قاطعیت نیز یکی از مفاهیم مهمی است که مانوئل اسمیت به طور مفصل آن را توضیح داده است و از لزوم آن در شرایط مختلف زندگی صحبت کرده است. به عقیدهی او برای داشتن جامعهای سالم و بدور از آفت سلطهجویی باید فرهنگ قاطعیت را افزایش دهیم. او در کتاب خود این مسئله را از دوران کودکی مورد کنکاش قرار داده است. مثلا زمانی که پدر و مادر با قطعیت بسیار مانند یک فرمانده با کودک رفتار میکنند باعث میشود حق طلبی زیادی به کودک تلقین میشود و او در آینده میتواند هر کاری را انجام دهند. ”