نگاهی اجمالی به کتاب“ ماجرای این رمان در انگلستان دهه شصت میلادی میگذارد."هریت" و "دیوید" که به لحاظ فرهنگی و پایگاه اجتماعی وضعیت یکسانی ندارند پس از ازدواج به فواصلی کوتاه صاحب چهار فرزند میشوند که همگی ناخواسته بودهاند.زن و شوهر هر دو به داشتن فرزندان زیاد علاقمند هستند تا اینکه "هریت" فرزند پنجم را باردار میشود.فرزند پنجم اما از همان دورانی که در رحم مادر رشد میکند علائم عجیبی از خود بروز میدهد و سرانجام با متولد شدن فرزند پنجم - که پسری است غیرعادی-مشکلات این زن و شوهر بیش از پیش عمیق و غیرقابل حل میشود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کارآگاه جوان هاپکینز در شبی بارانی به آپارتمان هولمز می آید وخبر از کشته شدن جوانی به نام ویلوبی اسمیت میدهد.اسمیت که به تازگی از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل شده اخیرا برای دستیاری به استخدام پروفسور کورام درآمده بوده تا به اودر تدوین کتاب تازه اش کمک کند.در محل جنایت هیچ نشانه وانگیزه ای از قتل پیدا نشده مگر عینکی دور طلایی که به نظرمیرسد متعلق به قاتل باشد. هولمز به همراه واتسون بلافاصله دست به کار میشود تا پرده ازراز این جنایت بردارد. ”