ایزابلا در تماشای باران در ماکاندو

کتاب صوتی

کتاب صوتی ایزابلا در تماشای باران در ماکاندو

کتاب صوتی ایزابلا در تماشای باران در ماکاندو

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر ثالث

سال چاپ:

شابک:

خلاصه:

به لحاظ مفهومی در تمام داستان‌های این مجموعه می‌توان ردپایی از فکر مرگ و مسائل پیرامون آن پیدا کرد که در فرم و ساختار رئالیسم جادویی خاص مارکز عرضه می‌شود.

هنرمندان:
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
صدابرداری و میکس صنم کجوئی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: اردیبهشت ماه 97

مدت زمان اثر: 25 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی مسخ مسخ

فرانتس کافکا

کتاب صوتی بیابان تاتارها بیابان تاتارها

دینو بوتزاتی

کتاب صوتی گریز پا گریز پا

آلیس مونرو

کتاب صوتی شب های روشن شب های روشن

فئودور داستایفسکی

کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی سوپرمارکت شبانه روزی

سایاکا موراتا

کتاب صوتی شیطان به قتل می‌رسد شیطان به قتل می‌رسد

آگاتا کریستی

تازه‌های ماه‌آوا

اعلام می‌کنمنویسنده: جوئل اوستینRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ با یک تغییر و تحول بزرگ در زندگی‌تان تنها 31 روز فاصله دارید! جول اوستین در کتاب صوتی اعلام می‌کنم یک برنامه‌ی مدون 31 روزه در اختیار شما می‌گذارد که با عمل به رهنمودهای آن می‌توانید افکار منفی را از خود بزدایید و زندگی با نگرش مثبت را بیاموزید. او برای هر روز از این بازه‌ی زمانی 31 روزه بیانیه‌ای در نظر گرفته است که در آن از تجربیات شخصی، خاطرات، حکایت‌ها و تمثیل‌های شنیدنی برای تفهیم مقصود خود بهره می‌گیرد. مقصود کلی جول اوستین در این کتاب صوتی این است: «قدرت تأثیرگذاری کلمات را دست کم نگیرید.» شاید شما هم جزو این دسته از انسان‌ها باشید یا این قبیل افراد را در اطراف خود دیده باشید که مدام در گفتارشان از کلمات و جملات منفی استفاده می‌کنند و در گوش همه و بیش از همه خودشان آیه‌ی یأس می‌خوانند. «این بار دیگر کرونا می‌گیرم»، «هیچ‌وقت نمی‌توانم از پس این کار بربیایم»، «مطمئن‌ام امروز قرار است اتفاق بدی بیفتد». جول اوستین در این کتاب صوتی از شما می‌خواهد قدرت اثرگذاری و بار معنایی واژه‌هایی را که بر زبان می‌آورید دست کم نگیرید. ”

سیزده دلیل براینویسنده: جی اشرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه می‌خواهند از حال بروم، مقابله می‌کنم. همه‌ی عضلاتم انگار باهم از من می‌خواهند به مدرسه نروم. می‌خواهند به‌جای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمی‌گشتم، مجبور بودم با آن آدم‌های داخل نوارها روبه‌رو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک می‌شوم. جایی که تخته‌سنگ بزرگ و حکاکی شده‌ای با پیچکی که به دور پایه‌ی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تخته‌سنگ عبور کرده‌ام؛ اما هیچ‌وقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یک‌بار، چون هیچ‌وقت این‌قدر دیر به مدرسه نمی‌آمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools