بچه‌ها در جشن تولد

کتاب صوتی

کتاب صوتی بچه‌ها در جشن تولد

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

تاثیر خاطرات کودکی و نوجوانی در روابط بزرگسالی

نام اصلی: Children on their birthday

ناشر: روزگار نو

سال چاپ: 1392

شابک:

978-622-7057-50-8

خلاصه:

این کتاب صوتی از سه داستان به نام‌های: بچه‌ها در جشن تولد ، خاطره یک کریسمس ، درخت شب تشکیل شده‌است که همگی بر محور خاطرات دوران کودکی و نوجوانی روایت می‌شوند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس آرش رستمی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: مردادماه 97

مدت زمان اثر: 2 ساعت و 30 دقیقه

برنده جایزه ا.هنری سال 1984 و برنده جایزه ادگار آلن پور

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی پزشک دهکده پزشک دهکده

فرانتس کافکا

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی شیر سیاه شیر سیاه

الیف شافاک

کتاب صوتی گنج گنج

گراتزیا دلددا

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی راز جنگل پیر راز جنگل پیر

دینو بوتزاتی

تازه‌های ماه‌آوا

حماسه ویچر- جلد اول آخرین آرزونویسنده: آنجی سپکوفسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ گرالت، ویچر اهل ریویا، جنگجویی است که خود سپکوفسکی او را مانند تیر از کمان رهاشده صاف و ساده می‌داند؛ اما دنیا و سرنوشتی که گرالت را احاطه کرده چنان پیچیده است که سادگی او به طرز دیوانه‌واری عمیق و بامعنی جلوه می‌کند. شاید نگاه اول فقط با یک هیولاکش حرفه‌‎ای که برای پول کار می‌کند روبه‌رو باشیم؛ اما گرالت معمولاً با انسان‌هایی سروکار دارد که هر هیولایی را شرمنده می‌کنند و این انسان‌ها هستند که مجبورش می کنند… بخشی از کتاب: او لحظه‌‌ای جلوی مسافرخانه‌‌ی ناراکورت پیر ایستاد، به صداها گوش فرا داد. طبق معمول، در این ساعت، مسافرخانه شلوغ بود. مرد غریبه داخل نشد. اسبش را به پایین خیابان هدایت کرد، به سمت مسافرخانه‌‌ی کوچک‌تری به ‌نام روباه. این مهمانسرا محبوبیت خاصی نداشت و تقریباً خلوت بود. صاحب مسافرخانه سرش را از پشت بشکه‌‌ای خیارشور بیرون آورد و غریبه را برانداز کرد. تازه‌‌وارد که هنوز کت بر تنش بود، ساکت و بی‌‌حرکت جلوی پیشخوان ایستاده بود. - چی بیارم؟ غریبه گفت: «آبجو.» صدایش خوشایند نبود. مسافرخانه‌‌‌‌‌‌دار دستش را با پیش‌‌بند پارچه‌‌ای پاک کرد و یک لیوان سفالی برایش آورد. غریبه سن زیادی نداشت؛ اما موهایش تقریباً سفید بود. زیر کتش یک جلیقه‌‌ی کهنه‌‌ی چرمی پوشیده بود که با بند روی گردن و شانه‌‌هایش بسته شده بود. وقتی کتش را درآورد افراد دوروبرش متوجه شدند شمشیری حمل می‌‌کند که البته به‌خودی‌خود موضوع غیرطبیعی‌‌ای نبود، تقریباً هر مردی در ویزیم یک سلاح همراه خود داشت؛ اما هیچ‌کس شمشیرش را مثل یک کمان یا تیردان به پشتش نمی‌‌بست. غریبه کنار مشتری‌‌های دیگر که پشت یک میز بودند ننشست. همان‌‌جا جلوی پیشخوان ایستاده بود و به مسافرخانه‌‌دار خیره شده بود. هرازگاهی محتویات لیوانش را مَزه‌‌مَزه می‌‌کرد. - برای شب یه اتاق می‌‌خوام. مسافرخانه‌‌دار با غرولند گفت: «جا نداریم.» به چکمه‌‌های غریبه نگاه کرد که خاکی و کثیف بودند. «ناراکورت پیر رو امتحان کن.» - ترجیح می‌‌دم همین‌‌جا بمونم. «گفتم که جا نداریم.» مسافرخانه‌‌دار بالاخره لهجه‌‌ی غریبه را تشخیص داد، اهل ریویا بود. «پولش رو می‌‌دم.» تازه‌‌وارد آهسته صحبت می‌‌کرد، انگار که خودش هم مطمئن نبود و بعد اتفاقی که نباید می‌افتاد، افتاد. مرد آبله‌‌روی دیلاقی _ که از لحظه‌‌ی ورود تازه‌‌وارد چشم‌‌ از او برنداشته بود _ بلند شد و سمت پیشخوان آمد. دو رفیقش نیز همراه با او بلند شدند، بافاصله‌ی دو قدمی پشت سرش ایستادند. مرد آبله‌‌رو درست کنار تازه‌‌وارد ایستاد و با خشونت گفت: «به تو اتاق نمی‌‌دیم، ولگرد ریویایی. در ویزیم به کسایی مثل تو احتیاجی نیست. این شهر آبرو داره!» غریبه، لیوان در دست قدمی به عقب رفت. نگاهی به مسافرخانه‌‌دار انداخت؛ اما او رویش را برگرداند. حتی به ذهن مسافرخانه‌‌دار نرسید که از مرد ریویایی دفاع کند. به‌هرحال، چه کسی از ریویایی‌‌ها خوشش می‌آمد؟ ”

آنسان که انسان می‌اندیشدنویسنده: جیمز آلنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب آنسان که انسان می‌اندیشد شناخته شده‌ترین اثر جیمز آلن، به شما می‌آموزد که از طریق اندیشه‌ای که اختیار می‌کنید و به آن پر و بال می‌دهید، شخصیت و زندگی خود را می‌سازید. این سخن که، «انسان همان نیتی است که در دل دارد»، نه‌ تنها تمام ابعاد وجود انسان را دربرمی‌گیرد، بلکه چنان جامع است که کلیه‌ی شرایط و اوضاع و احوال زندگی او را شامل می‌شود. همان‌سان که تا بذری نباشد گیاهی هم نخواهد رُست، هر عمل انسان هم از بذرهای نهانی اندیشه‌اش جوانه می‌زند و تا اندیشه‌ای در کار نباشد عملکردی هم نخواهد بود. این مطلب، همان‌قدر درباره‌ی اعمال «خودجوش» و «ناخودآگاه» صدق می‌کند که در مورد اعمال عمدی صادق است. عمل از اندیشه شکوفا می‌شود و خوشی و رنج میوه‌های آن هستند؛ از این‌ رو، انسان میوه‌های تلخ و شیرین درختانی را می‌چیند که آن‌ها را به دست خود کاشته است. در کتاب آنسان که انسان می‌اندیشد (As a Man Thinketh) می‌خوانید که شما حاصل اندیشه‌ای هستید که در سر دارید. اگر اندیشه‌ی انسان اهریمنی باشد، پیامد آن درد و رنج خواهد بود، درست همان‌گونه که ارابه از پسِ گاو می‌آید. و اگر اندیشه‌ی انسان پاک و ناب باشد، سعادت و خوشی همچون سایه‌ در پی‌اش روان خواهد شد؛ به‌ یقین، جز این نخواهد بود. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools