نگاهی اجمالی به کتاب“ پیش از شنیدن نخستین جملات از کتاب صوتی استادی در عشق، لازم است یک حقیقت را بپذیرید: شما استاد هستید! هر چه که در اطراف خود میبینید، زندگی فعلی شما با همهی کمبودها و کاستیهایش، همچنین اتفاقاتی که تاکنون در زندگی تجربه کردهاید، همگی هنر دست شماست. شما استاد و آفرینندهی خود و زندگیتان هستید. اینکه بدانیم هر یک از ما دارای نیروی آفرینش هستیم، دو نتیجهی کلی دارد که یکی از آنها خوشحالمان میکند اما آن یکی چندان خوشایند نیست. نتیجهی منفی اینکه مسئول تمام اتفاقات زندگیِ خودتان هستید، پس دیگر جای شکوه و گلایهای نمیماند. پیامد مثبت هم اینکه، این نیروی آفرینندگی در تمام لحظات با شما خواهد بود و اگر بخواهید، میتوانید آن را در جهت خلق شادی، آرامش و خوشبختی به کار ببرید. اما چگونه؟ دون میگوئل روئیز در کتاب صوتی استادی در عشق راه و چاه آن را به شما خواهد آموخت. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب «یک اتفاق مسخره» A Nasty Storyاثر «فئودور داستایفسکی» سال 1862 منتشر شد. این داستان را نویسنده پس از لغو نظام رعیتی دهقانان در روسیه به نگارش درآورد و ازاینجهت بازتابی از اتفاقهای اجتماعی و سیاسی آن دوران است. داستان این کتاب حول محور سه شخصیت «استپان نیکیفوروویچ»، «سیمون ایوانوویچ شیپولنکو» و «ایوان ایلیچ پرالینسکی» است که داستان با حضور آنها در یک اتاق شروع میشود. «ایوان ایلیچ» مشاور دولتی است و حدود چهل و سه سال سن دارد. او به مراسم عروسی یکی از رعیتهای خودش دعوت میشود، او تصمیم میگیرد در این مراسم شرکت کند. حضور این ژنرال در کنار مردم ضعیف و طبقهی پایین جامعه بازتابی از طبقات از هم پاشیدهی جامعهی آن زمان روسیه است.
«فئودور داستایفسکی» در داستان کتاب «یک اتفاق مسخره» حسهای متناقض «ایوان ایلیچ» را نشان میدهد. این فرد در موقعیتی حس برتری طلبیاش را سرکوب میکند در حالی که در قسمتهایی از داستان با صحبت کردن دربارهی اصلاحات تمایل به نشان دادن خودش دارد. او بهدنبال محبوبیت و توجهطلبی بیشتر از سوی بقیه یک ابله خودشیفته متصور میشود. «فئودور داستایفسکی» استاد نشان دادن روحیات درونی انسان است و تبحرش در این زمینه را میتوان در این اثر هم بهوضوح دید. اگر بخواهیم آثار این نویسنده را به دورهی متفاوت تقسیم کنیم این کتاب جزو دورهی اول آثار «فئودور داستایفسکی» است. ”