نگاهی اجمالی به کتاب“ از چه باید گفت؟ داستان مردی تشنه محبت که با زنی دلفریب ملاقات میکند و به او دل میبازد ایدهای آشنا در دنیای ادبیات داستانی است. تعداد نویسندگان بسیاری برای توصیف چنین دیداری دست به قلم شدهاند را بیاغراق نمیتوان شمرد اما وقتی فئودور داستایوفسکی -کسی که هیچ شخصیتی را به ما معرفی نمیکند مگر آنکه تحلیلی روانشناسانه و دقیق از او در اختیارمان بگذارد- تصمیم به تالیف داستانی عاشقانه میگیرد، باید انتظار چه چیزی را داشته باشیم؟ کتاب صوتی شبهای روشن چه حرفی برای گفتن دارد که بعد از تقریبا دویست سال هنوز شنیدنی است؟
راوی این داستان کوتاه مانند دیگر شخصیتهای مخلوق نویسنده فردی است حساس، درونگرا، خیالپرداز و منزوی. او که روزگارش بیهیچ دوست و آشنایی در سن پترزبورگ میگذرد در طلب عشقی ناب میسوزد، اما چه حیف که بهاندازهی تنهاییاش در ارتباط با دیگران هم خام است. همین نبود روابط اجتماعی راوی قصه را به سفرهایی پایانناپذیر در شهر سوق داده. مرد جوان در خیابانها قدم میزند در حالی که مکالمهی میان ساختمانها را تصور میکند. او به آدمها مینگرد و از خودش میپرسد این پیرزن کیست؟ آن مرد میانسال و جدی چه دلیلی برای آن همه عجله داشت؟ زوج خوشبختی که بر پل ملاقات کردم چطور با هم آشنا شدند؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ مشکلات کاری، درگیریهای خانوادگی، هزاران فکر مهم یا غیرمهمی که در طول روز به ذهنمان هجوم میآورند، بهعلاوهی نگرانیهایی بیمورد که دربارهی هر مسئلهی کوچک و بزرگی داریم، همگی باعث میشوند مغزمان به جهان آشفتهای از فکرهای درهموبرهم بدل شود. خب، نه میتوانیم کارمان را کنار بگذاریم و نه این امکان را داریم که قید خانواده و اطرافیان را بزنیم. باایناوصاف چه باید کرد؟ پاسخ در یک کلمه است: مدیتیشن یا مراقبه! این روش به ما کمک میکند برای چند دقیقه هم که شده به ذهنمان استراحت بدهیم، سازوکار بدنمان را تحت کنترل بگیریم، تمرکز کنیم و به جای دستوپا زدنهای بیهوده، در دریایی از آرامش و آگاهی شناور شویم. تمام اینها وسوسهبرانگیز است اما خیلی از ما با وجود تمایل به انجام مدیتیشن، به خاطر عدم اطلاع از چندوچون آن اصلاً به سراغش نمیرویم. خبر خوب اینکه وین دایر در کتاب صوتی مراقبه هر آنچه از آداب و رسوم مدیتیشن باید بدانید، به شما میآموزد. ”