نگاهی اجمالی به کتاب“ مقالات سونتاگ اغلب در دههی 1970 و در دوران اوج فمینیسم موج دوم نوشته شدهاند، اما امروزهروز بهشکل قابلتوجهی با چالشهای معاصر ما پیوند دارند. گاه بهشدت با مشغولیتهای کنونی ما در حوزهی زنان، جنسیت و فمینیسم همگام هستند و گاه بهشدت در تضاد و تعارض با آنها قرار دارند. امّا نکتهی قابلتوجه اینجاست که ورای همراستا بودن یا متعارض بودن ایدههای سانتاگ با دغدغههای کنونی ما، نوشتههایی که در کتاب صوتی جستارهایی دربارهی زن گردآوری شدهاند، میتوانند منبعی قابل رجوع برای پژوهشها و تأملات ما در این زمینه باشند. چرا که فارغ از ایدهی اصلی متون، جستارهای سوزان سانتاگ از اصالت و سنجیدگی بالایی برخوردارند.
چنان که تایمز میگوید، سوزان سانتاگ برای ارضای اشتهای روشنفکران به اندازهی کافی غذای فکری در اختیار آنها قرار میدهد. این تعبیر برای مجموعه جستارهای این کتاب نیز صدق میکند. این کتاب صوتی برای علاقهمندان حوزهی زنان و مطالعات جنسیتی اثری ارزشمند و رضایتبخش به شمار میرود. «استاندارد دوگانهی پیر شدن»، «جهان سوم زنان» و «زیبایی زن: منشأ ذلت یا منبع قدرت؟» عناوین جستارهایی هستند که در این کتاب میشنوید. چالشها و تحقیرهایی که زنان با افزایش سن با آنها مواجه میشوند، رابطهی میان آزادی زنان و مبارزهی طبقاتی و مسئلهی زیبایی و پیوند آن با جنسیت، مباحثی است که سوزان سانتاگ در کتاب صوتی جستارهای دربارهی زن آنها را حلّاجی میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب صوتی مردگان زرخرید یا نفوس مرده اثر نیکولای گوگول و ترجمهی فریدون مجلسی است. نیکولای گوگول، نویسندهی بزرگ و یکی از قلههای ادبیات کلاسیک روسیه، مبدع رئالیسم انتقادی و طنزپرداز چیرهدست، در روستای بالشیهساروچینتسی در غرب روسیه (اوکراین فعلی) در خانوادهای خردهمالک به دنیا آمد. او پس از پایان دوران دبیرستان انتظار داشت به آرزوی دیرینهاش برسد و شغل دولتی خوبی نصیبش شود؛ اما به کارمندی ساده در یکی از ادارات سنتپترزبورگ تبدیل شد.
گوگول پس از ناموفق بودن نخستین اثرش ـ منظومهی هانسکوشلگارتن ـ همهی نسخهها را خرید و نابود کرد. نویسندهی ناامید دوباره دست به قلم شد و داستان شبهایی در قصبهی نزدیک دیانکا را نوشت و الکساندر پوشکین تشویقش کرد. سه سال بعد، استادیاش را در داستانهای «یادداشتهای یک دیوانه»، «دماغ»، «پرتره»، «کالسکه» و «شنل» نشان داد. منتقدان در حین اجرای نمایشنامهی بازرس او را به هجونویسی و توهین به کشور متهم کردند. گوگول، آزردهخاطر به رم سفر کرد تا در آرامش، کتاب نفوس مرده را بنویسد.
نویسنده در این اثر به زندگی شهروندان درجهی دوم ـ رعایای شبهبرده ـ روسیه میپردازد و سیاستهای دولتی را به سخره میگیرد. آنها به دلیل وجود قوانین سختگیرانه حق مهاجرت به شهر را ندارند و باید روی زمینهای کشاورزی ملاکان کار کنند. چنین است که چیچیکف، قهرمان طمعکار داستان، تلاش میکند با استفاده از قوانین موجود، بردگان و رعایایی بخرد. رمان گوگول تصویری دقیق و واضح از آداب و رسوم، عادات و روش زندگی مردم روسیه در قرن نوزدهم به دست میدهد. انتشار این رمان در زمان خود جنجال به پا کرد و ملاکان و اربابها این قصه را توهین به خود قلمداد کردند. ”