نگاهی اجمالی به کتاب“ شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزیست. آن هم در جامعهای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشهای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدمها پرداخته است.
نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزیست حاضر نیست تمام موقعیتها، وقت و انرژیاش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمیداند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان میشود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم میپاشد. معضلاتی که هر کدام از آنها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانوادهها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بهجای این که اجازه دهید رنج و شادی در شما تأثیر بگذارند، بیاموزید چگونه از رنج و شادی بهنفع خودتان استفاده کنید. اگر چنین کاری را انجام دهید؛ شما بر زندگیتان تسلط خواهید داشت. اگر چنین کاری را انجام ندهید؛ زندگی بر شما تسلط خواهد یافت.
در این کتاب بهیادماندنی، مطالبی را از آنتونی رابینز میخوانید که شاید در گذشته هرگز آنها را نخواندهاید. او بهترین و مؤثرترین اهرمها یا راهکارهایی را برای شما مطرح میکند که تاکنون به آنها پی برده است. این راهکارها در واقع بهترین و بیشترین پیامدها را در زمینهی پیشرفت شخصی برای شما بهارمغان میآورند. رابینز مطالبش را بهشیوهای روان و صمیمی مطرح میکند. او همهی اشتیاق، تأثیرگذاری و تواناییاش را در این زمینه بهکار میبرد.
رابینز در این کتاب هدیهای ویژه را به شما تقدیم میکند. او میکوشد ثمرهی سالها تلاش کارشناسانهی خودش را در زمینهی پیشرفتهای شخصی در اختیارتان قرار دهد. چنین ثمرهای در نتیجهی کارکردن با بعضی از تأثیرگذارترین و موفقترین انسانها در سازمانهای مختلف بهدست آمده است. رابینز باور دارد که وظیفهاش همواره یکسان خواهد بود. او میکوشد تغییری مثبت را در زندگی افرادی بهوجود آورد که برای مشاوره به او مراجعه میکنند؛ فرقی نمیکند چنین فردی مدیرعامل یا مدیر اجرایی سازمانی بزرگ، معماری نامدار یا فقط و فقط انسانی معمولی باشد که انگیزهاش را بهکلی از دست داده است. ”