زنبوردار حلب

کتاب صوتی

کتاب صوتی زنبوردار حلب

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی: The Beekeeper of Aleppo

ناشر: کوله پشتی

سال چاپ: 1399

شابک:

دسته بندی: داستان بلند/ رمان

خلاصه:

نوری زنبوردار است و همسرش افرا، یک هنرمند. آن‌ها زندگی ساده‌ای دارند و در شهر زیبای حلب سوریه به سر می‌برند تا این‌که جنگ داخلی بی‌پایان در این کشور آغاز می‌شود و این زوج ناچار به فرار می‌شوند. فرزند آن‌ها سامی در اثر انفجار بمب کشته می‌شود و افرا نیز بینایی خود را از دست می‌دهد. حالا این زوج رنجور و ناامید باید سفری خطرناک را از طریق ترکیه و یونان به سمت آینده‌ای نامشخص در انگلیس آغاز کنند.

کتاب زنبوردار حلب تنها داستان خانواده‌ای نیست که تلاش می‌کنند روح زخمی خود را ترمیم نمایند بلکه شجاعت و پایداری آن‌ها را برای مقابله با خطرات بسیاری به تصویر می‌کشد که اکثر پناهجویان با آن دست به گریبان می‌شوند.
کریستی لفتری توانسته است با قلم خود داستانی دلسوزانه و زیبا را از پیروزی روح انسان روایت کند و کتاب حاضر با داستان قدرتمند خود مفاهیم عمیقی را به شما یادآور می‌شود که شاید مدت‌هاست از یاد برده‌اید.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار میلاد رحیمی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 9 ساعت و 12 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

کیلومتر‌شمارش دست نخورده؟نویسنده: ریموند کارورRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ لئو و تونی ناچارند ماشین کروکی مورد علاقه‌شان را بفروشند.لئو ورشکست شده و وکیلش معتقد است چنانچه دادگاه از وجود ماشین باخبرشودحتما آن را به نفع طلبکاران مصادره خواهد کرد.لئو برای اینکه پول بیشتری از فروش ماشین دستشان را بگیرد، همسرش تونی را نزد دلال اتومبیل می‌فرستد . به محض رفتن تونی، کشمکش درونی و مرگ آور لئو را در چنگ خود می‌گیرد و دقایق انتظار را برای او خفقان آور می‌کند. ”

تابستان دلپذیرنویسنده: کورینا بومانRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ در کتاب تابستان دلپذیر اثر کوریتنا بومان، نویسنده آلمانی معاصر، یک داستان دلپذیر درباره رابطه یک خاله و خواهرزاده در برهه‌ای از زندگی‌شان را می‌خوانید. خلاصه کتاب تابستان دلپذیر ویبکه دانشجویی است که بعد از زمستانی طولانی و خسته‌کننده، خراب کردن امتحانات و شکستی که در رابطه عاشقانه‌اش داشته، با جیب خالی تصمیم می‌گیرد از شهر بیرون برود در نهایت او تصمیم می‌گیرد به ملاقات خاله لاریسایش به موریتس برود. لاریسا زنی هنرمند است و افتخار می‌کند که با تلاش در مزرعه? تمشک برای خودش زندگی‌ای تازه دست‌وپا کرده است. این دو زن در عین اینکه کاملاً باهم فرق دارند، از جهاتی شبیه هم هستند. در طول تابستان در منطقه? دریاچه‌ای مکلنبورگ، لاریسا با میشاییل نقاش آشنا می‌شود. آرزوی بزرگ این زن تنهای مستقل برآورده می‌شود؛ اما هنوز شک دارد که می‌تواند به او اعتماد کند یا نه. حرف‌زدن با ویبکه هم برایش خوب است، هم برایش خوب نیست: ویبکه به لاریسا قوت قلب می‌دهد؛ اما لاریسا خیلی وقت است که اعتماد به خانواده‌اش را از دست داده است. ویبکه و لاریسا همراه هم یک تابستان دلپذیر و شگفت‌انگیز را تجربه می‌کنند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools