نگاهی اجمالی به کتاب“ اثری پرفروش و قدرتمند دربارهی برخورد تصادفی دو زن که زنجیرهای خیرهکننده از دروغها را آشکار کرد. کتاب اعترافات در ساعت 7:45 اثر لیزا آنگر داستان همصحبتی دو غریبه را در قطار روایت میکند که به برملا کردن رازهای زندگی خود برای یکدیگر میپردازند.
درباره کتاب اعترافات در ساعت 7:45:
به راستی چه کسی میتواند محرم اسرار دیگری باشد؟ تا به حال به این فکر کردهای که به دور خودت حصار بکشی و نه رازت را به کسی بگویی و نه سِر دیگران را درون خودت حمل کنی؟ زیرا که راز بین سه نفر تنها زمانی راز باقی میماند که دو نفر آنها مرده باشد...
سلنا مورفی در وضعیت بدی به سر میبرد. او به تازگی فهمیده است همسرش با پرستار بچهشان رابطه دارد. او یک روز در قطار نشسته بود و از محل کار به خانه برمیگشت که در این میان خانمی شروع به صحبت با او کرد. زن پیش سلنا اعتراف کرد که با رئیسش رابطه دارد. سلنا نیز از ماجرای رابطهی پنهانی همسر و پرستار با زن غریبه میگوید. با رسیدن به مقصد، او تصور کرد گفتوگو به پایان رسیده و آنها دیگر هرگز با هم همکلام نخواهند شد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ همانطور که از عنوان اثر برمیآید، میتوان حدس زد که در کتاب صوتی جمشیدخان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد با یک رمان در ژانر رئالیسم جادویی روبهرو هستیم. آنچه هستهی وقایع و شخصیتپردازیهای کتاب به شمار میرود، در همین عنوان طولانی بیان شده است: شخصیت اصلی رمان بهحدی لاغر است که باد او را با خود به اینسو و آنسو میبرد. اما ماجرا از چه قرار است؟ پیرنگ داستان این کتاب صوتی چیست و بختیار علی، نویسندهی کرد معاصر، در زیرمتن این داستان به دنبال بیان چه مضمون و ایدهای است؟
کتاب صوتی جمشیدخان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد داستانی خیالانگیز، تأثیرگذار و همچنین اندوهناک دربارهی گم شدن، شروع دوباره و این پرسش اساسی است که «واقعاً به کجا میرویم؟». سبک بختیار علی، رئالیسم جادویی را با توصیفی جسورانه از جامعهی کرد معاصر پیوند میدهد و او را بهعنوان یکی از بزرگترین نویسندگان نسل خود به مخاطب فارسیزبان معرفی مینماید. ”