نگاهی اجمالی به کتاب“ زندگی در خیابان این آزادی عمل را به من میدهد تا هرکجا که میخواهم بروم، هروقت میلم میکشد قهوهای بخورم. بااینحال نمیدانم بهرغم همهی درد و رنجهایی که متحمل شدهام، آیا امروز توان دستکشیدن از این کار را دارم یا نه. دست بکشم که چه بکنم؟ کجا بروم؟ خیابان در پوست من است. رفقای گدا، مسخرهبازیهایی که با آنها درمیآوردم، برخوردهایی که اغلب با آدمهای مهربان و خوب داشتم، روزهایی که شانس به شما رو میکند و عابران یک اسکناس کف دستتان میگذارند، همهی اینها را دوست دارم. اگرچه بعضی اوقات ساعتها برای دریافت یک سکه منتظر میماندم، اما اوقات فراموشنشدنی هم داشتم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ هزارتوی خواب و هراس، رمانی نوشته ی عتیق رحیمی است که نخستین بار در سال 2002 به چاپ رسید. فرهاد، دانشجویی معمولی است که به زنان و شعر علاقه دارد و نسبت به باورهای مذهبی پدربزرگش بی اعتناست. اما در یک شب، همه ی این ها تغییر می کند. اکنون سال 1979 است و افغانستان شاهد اولین روزهای کودتای حامی شوروی است. فرهاد با یکی از دوستانش که قصد فرار به پاکستان را دارد، برای معاشرت بیرون رفته است. اما چند ساعت بعد، در خانه ای ناشناس، کتک خورده و سردرگم، به هوش می آید. او در ابتدا فکر می کند که مرده اما به تدریج یادش می آید که چه اتفاقاتی افتاده است. همزمان با غرق شدن ذهن فرهاد در خاطرات، ترس ها و توهمات، و محو شدن مرز میان واقعیت و خیال، او درمی یابد که اگر می خواهد از دست سربازان فرار کند، باید مانند دوستش همه ی دلبستگی های خود را کنار بگذارد و راهی برای ورود به پاکستان پیدا کند. ”