نگاهی اجمالی به کتاب“ با به کار گرفتن روشی که خوزه سیلوا در کتاب کنترل ذهن ارائه میدهد پاسخ سوالات بسیاری را درک خواهید کرد. سؤالهایی از جمله این که چگونه عادات مخرب را برای همیشه ترک کنیم؟ چگونه الگوهای زندگی خود را از بین ببریم؟ چطور میتوانیم استرس زندگی مدرن را کنترل کنیم؟ از چه طریقی میتوانیم از انرژی ذهنی استفادهنشدهی خود در زندگی شغلی، تجاری یا مالیمان استفاده کنیم؟ او همچنین اصول خارقالعادهای را که توانمندی پنهان ذهن شما را آشکار میکند برمیشمرد و از مفهومی تحت عنوان ریتم طبیعی زندگی حرف میزند که با بهکار گرفتن آن میتوانید به هر بحرانی غلبه کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ روزالیا دختر نوجوان پانزدهسالهای است که به همراه پدر و برادرانش در خانهای در حومهی شهر ساردین زندگی میکند. او با پسر ثروتمندی بهنام آنانیا آشنا میشود که رویای رسیدن به گنجهای پنهان نوراگه، شهری باستانی در ایتالیا، را در سر دارد و سهامدار مزارعی در همان حوالی است. روزالیا و آنانیا به یکدیگر دل میبندند اما در این میان یک راز نهفته و ناگفته وجود دارد: آنانیا متأهل است و این را از روزالیا پوشیده نگه داشته. طولی نمیکشد که حقیقت برای او روشن میشود اما آنها تصمیم میگیرند مخفیانه به رابطهی خود ادامه دهند و ثمرهی این عشق ممنوع پنهانی برایشان یک فرزند است. فرزندی که بعدها روزالیا بهخاطر تنگدستی او را ترک میکند. او با پدرش بزرگ میشود و تلاش میکند بهرغم نامشروع بودن، مشروعیت اجتماعی قابل قبولی برای خود دستوپا کند. اما بزرگترین دغدغهی او این است که مادرش را پیدا کند. آیا او موفق خواهد شد این دیدار را محقق کند؟ ”