ماجرای پیتر سیاه( مجموعه نمایشی شرلوک هلمز)

نمایش صوتی

نمایش صوتی ماجرای پیتر سیاه( مجموعه نمایشی شرلوک هلمز)

نمایش صوتی ماجرای پیتر سیاه( مجموعه نمایشی شرلوک هلمز)

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

" تسویه حساب منجر به قتل "

نام اصلی: The Memories of Sherlock Holmes

ناشر: نشر ثالث

سال چاپ: 1393

شابک:

978-622-6386-00-5

خلاصه:

کارآگاه جوان اسکاتلندیارد استنلی هاپکینز خبر از جنایتی هولناک می‌دهد. جنازه ی دریانوردی به نام پیتر که بدلیل خلق وخوی بدش به پیتر سیاه مشهور بوده در خانه‌اش پیدا شده در حالیکه نیزه‌ی بلندشکار نهنگ درسینه اش فرورفته است. هولمز به همراه دستیارش دکتر واتسون به محل جنایت می‌رود تا با توجه به نشانه ها و علایمی که از چشم او پوشیده نخواهند ماند قاتل و انگیزه‌ی او را کشف کند.

بشنوید:

هنرمندان:
کارگردان رضا عمرانی
ادیتور صنم کجوئی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
ویرایش- ادیت فروغ بهرامی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: ادریبهشت ماه 96

مدت زمان اثر: 1 ساعت و 14 دقیقه

این مجموعه نمایشی در فرم و شیوه اجرایی ساختار کلاسیک روایت را برگزیده و روابط شخصیت‌ها و مکان‌های وقوع داستان در همان چارچوب آشنا برای مخاطب فضاسازی و اجرا شده‌اند.

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی شیطان به قتل می‌رسد شیطان به قتل می‌رسد

آگاتا کریستی

کتاب صوتی هشت قتل حرفه‌ای هشت قتل حرفه‌ای

پیتر سوانسون

کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی قتل خانم مک گینتی

آگاتا کریستی

کتاب صوتی شیر سیاه شیر سیاه

الیف شافاک

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی آدم کجا بودی؟ آدم کجا بودی؟

هاینریش بل

تازه‌های ماه‌آوا

گزارش محرمانهنویسنده: تام راب اسمیتRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ تام راب اسمیت، پس از اولین رمان خود با نام «کودک 44» که برایش شهرت و موفقیت همراه داشت، قسمت دوم سه گانه خود را با نام «گزارش محرمانه» در سال 2009 منتشر کرد. «گزارش محرمانه» از نظر خط داستانی ادامه کودک 44 است که به وقایع سیاسی دوران اتحاد جماهیر شوروی پس از مرگ استالین می‌پردازد. در این رمان هم مانند کودک 44، لئو دمیدوف افسر سابق اداره امنیت همراه همسرش رایسا حضور دارند و اسمیت آن‌ها را به قلمروی زندگی زیرزمینی باندهای تبهکاری، اردوگاه‌های کار اجباری سیبری و شوروی و شورش مردم مجارستان علیه کمونیسم می‌برد. داستان رمان «گزارش محرمانه» پر از روایت‌های ماجراجویانه است و از مرحله‌ای به مرحله دیگر، شبیه داستانی ابدی است که برایش پایانی تصور نمی‌شود. کینه در سراسر داستان موج می‌زند و همراه تمام شخصیت‌های داستان و حتی خود نویسنده اثر که به شکل کاملا بی‌رحمانه‌ای با شخصیت‌های داستانش رفتار می‌کند، تا پایان می‌ماند. ”

اینم شد زندگینویسنده: عزیز نسینRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «اینم شد زندگی» یک مجموعه داستانی از نویسنده توانای اهل ترکیه، عزیز نسین است. او در این آثار طنز تلخ و سیاهی را برای توصیف پیرامونش به کار می‌گیرد تا معایب اجتماعی زمانش را برملا کند و با نقد آنها راهکار گذر از این معایب را نشان دهد. او منتقد بی‌رحم اما خوش‌زبان جامعه ترکیه است و البته خوش‌انصاف؛ زیرا همه تقصیرها را هم به گردن حکومت و سیستم اداری و... نمی‌اندازد. قلم او متوجه مردم هم هست و با نقد خرافات، کژبینی و کوتته‌فکری مردم، می‌کوشد توازنی در نقدهایش ایجاد کند و راه برون‌رفت از مشکلات را بیشتر بنمایاند. بخشی از کتاب: «بعد از اینکه مرا ختنه کردند اسم مرا در یک مکتب نوشتند. مکتب از خانه ما خیلی دور بود ولی چاره نداشتیم باید می‌رفتم، راستش از دوری راه زیاد ناراحت نبودم چون خیابانها را دید می‌زدم!... ملاباجی که من آنجا درس می‌خواندم سه تا دختر بزرگ داشت، هر سه‌تا سفید و خوشگل بودند و من از هر سه تاشان خیلی خوشم می‌آمد! مثل روس‌ها بودند. آخه از وقتی که روس‌ها به مملکت ما آمدند دوچیز را با خودشان آوردند. یکی زن‌هایِ خوشگل و سفید و یکی هم اسکناس‌های بزرگ!... پدرم دوتا از این اسکناس‌ها داشت. البته مردم زیاد داشتند. اسکناس‌های روسی توی دست و پای مردم ریخته بود وقتی روسها از ترکیه رفتند. انقلابیون اسکناس‌ها را جمع کردند بعد هم از اعتبار افتاد. البته ما غیر از دو تا نداشتیم. چه می‌شد کرد. پولی بی اعتبار هم گیر ما نمی‌آمد! پدرم پولهای به آن بزرگی را یک قروش فروخت!... وقتی به مکتب رفتم مادرم یک فینه قرمز رنگی برایم درست کرد و به سرم گذاشت. یک قلم و دوات هم برایم خرید که وقتی می‌نوشتم «جرجر» صدا می‌کرد! روز اول به مدرسه رفتم باید این دعا را حفظ می‌کردم «رب یسر و لما تیتر رب تمین بالخیر» یعنی «آفریدگارا کارم را آسان کن. نگذار سخت بگذرد. تو کارم را به خیر بگردان» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools