نگاهی اجمالی به کتاب“ یاسمن خلیلیفرد در مجموعه داستانهای فکرهای خصوصی سعی کرده تا به روابط و دغدغه آدمهای امروزی بپردازد. او مشکلات جامعه مدرن را جانمایهی داستانهای این کتاب قرار داده است و در بیشتر داستانهای این مجموعه میبینیم که طبقهی متوسط جامعه چطور با گرفتاریها و دغدغههایی از جنس اجتماع امروز خود ما دست و پنجه نرم میکنند. خلیلی فرد در داستانهای قبلی هم رویکرد اجتماعی خود را نشان داده است. او به زبانی ساده و صمیمی توانسته در این مجموعه هم مخاطب را با مردم جامعه آشناتر کند. به نوعی میتوان گفت که این کتاب پلی است بین خواننده و جامعه. داستانهای این مجموعه قهرمانپرور نیستند آنها شخصیتهایی هستند از بین خود ما و مردمی که هر روز با آنها مواجه هستیم. قصههایشان ملموس و باورپذیر است و فاصله آنها با ما بسیار کم است. فضاسازی و خلق شخصیتهای این کتاب به عشق، نفرت، حسرت و ناکامیهایی گره خوردهاند که مخاطب گاهی در معرض قضاوت و گاهی با همدردی در انتظار سرنوشت آنهاست. یکی دیگر از نکاتی که خواننده را برای انتخاب این کتاب مجاب میکند تقابل شخصیتهای این داستانها با اصول و سنتهاست که در نوع خود با مهارت و ریزبینی نوشته شده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان دفتر بزرگ اثر آگوتا کریستوف در سال 1986 منتشر شد. داستان این کتاب از زبان دو پسر بچه دوقلو است که در میانهی جنگ جهانی دوم مجبور میشوند از شهر به روستایی که مادربزرگشان در آن زندگی میکند، مهاجرت کنند. نویسنده در این کتاب سختیها و ناملایمات جنگ را نشان میدهد که باعث میشود نسل بعد از این واقعه؛ سختکوشتر و مبارزتر تربیت شوند.
کریستوف چهرهای از جنگ را در این کتاب به تصویر میکشد که پیشتر کمتر به آن توجه شده است. او در داستان دفتر بزرگ، نابود شدن احساسات و عواطف مردم در شرایط سخت را درونمایهی داستانش قرار داده و دنیای بیرحم جنگ و تاثیرش بر روح و روان کودکان و مردم را روایت میکند. کریستوف در واقع باتجربهی تلخ خودش از جنگ جهانی دوم در داستان دفتر بزرگ فجایع را از زبان کودکان بیان میکند.
داستان دفتر بزرگ از زبان دو پسر بچه با هم تعریف میشود که در شرایط سخت جنگ برای مقاوم بودن تمرین میکنند. این دو پسر بچه به روستایی لب مرز سفر میکنند که مردم آنجا مادربزرگشان را جادوگر مینامند. آنها در شهر از حمام، سلمانی و رختخواب تمیز برخوردار بودهاند درحالیکه در شرایط جدید همراه زنی کثیف باید زندگی کنند که همیشه لباسهایی به رنگ خاکستری میپوشد و بوی نامطبوع میدهد. شرایط دشوار و پیچیده زندگی این دو پسر بچه که باید به دور از مادر و پدرشان زندگی کنند بازتابی از تاثیر جنگ است که باعث میشود حتی کودکان هم دارای روح و جسمی پولادین، عاری از هرگونه نشاط، محبت و عشق شوند. ”