ماهواره شماره 11

هفته نامه صوتی

هفته نامه صوتی ماهواره شماره 11

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

نام اصلی: Maahvare #11

ناشر: نشر سپید ماه آوا

خلاصه:

ماه واره#11
.


از کانال تلگرام ماه آوا بشنوید
Https://t.me/Maahava

.
.

کتابهای هفته
"کِلود ولگرد" • #ویکتور_هوگو
"
ناپلئون" • #فیلیکس_مارکم

نشر نگاه
نشر ثالث

.

شخصیت هفته
#گابرییلگارسیامارکز
.
.

معرفی موزیک

#تبخیر_سطحی

بشنوید:

هنرمندان:

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

بی خود و بی جهتنویسنده: پویا بهاری خرمRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ در کتاب صوتی بی‌خود و بی‌جهت خاطرات زندگی وودی آلن فیلم‌ساز و طنزپرداز نامدار آمریکایی را به بیان خود او می‌شنویم. روایت این کتاب از دوران کودکی وودی آلن در بروکلینِ دهه‌ی 1940 آغاز می‌شود. آلن سپس به اولین تجربه‌های حرفه‌ای خود و همکاری با مل بروکس، نیل سایمون، و لری گلبارت می‌پردازد و روایتی از نخستین دفعاتی که به عنوان استندآپ کمدین بر روی صحنه حاضر شد ارائه می‌دهد. بخش‌هایی از کتاب صوتی بیخود و بی جهت نیز به همکاری وودی آلن با ستارگانی همچون دایان کیتون، اما استون، اسکارلت جوهانسون، کیت بلانشت، کیت وینسلت، مایکل کین، آلن آلدا، الک بالدوین و خاویر باردم اختصاص دارد. ”

همسر دوست داشتنی مننویسنده: سامانتا داونینگRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب همسر دوست ‌داشتنی من از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز و یو‌اس‌ای تودی بوده و نامزد جایزه ادگار به‌عنوان بهترین رمان اول را با خود یدک می‌کشد. - پشت جلد کتاب همسر دوست ‌داشتنی من: داستان عاشقانه ما بسیار ساده به‌نظر می‌رسد. من با زنی بی‌نظیر ملاقات کردم. ما عاشق شدیم و ازدواج کردیم. بچه‌دار شدیم و به حومه شهر نقل ‌مکان کردیم. شیرین‌ترین رؤیاها و تاریک‌ترین رازهایمان را باهم در میان گذاشتیم. و سپس… از هم خسته شدیم. ما مثل همه زوج‌های معمولی دیگر هستیم. همسایه شما، والدینِ دوست فرزندتان و آشناهایی که دوست دارید آنها را به شام دعوت کنید. همه ما رازهایی داریم که باعث بقای ازدواجمان می‌شود. تنها تفاوت ما این است که رازمان با قتلی همراه است… - قسمتی از متن کتاب: او به این طرف و آنطرف میرود، کیفش را در یک سمت می‌اندازد و کفش‌هایش را هم در سمت دیگری از پا درمی‌آورد. دو لیوان پر از شراب را می‌بینم و او به سمت اتاقش راهنمایی‌ام می‌کند. بعد برمی‌گردد تا نگاهم کند و لبخند می‌زند. با گذشت زمان پترا به نظرم جذابتر می شود، حتی موهای ساده و صافش به نظرم درخشنده می‌آیند و برق می‌زنند. بله به‌خاطر اثر نوشیدنی الکلی‌ست که این‌طور به نظر می‌رسد اما به‎خاطر خوشحالی پترا هم هست که چنین حسی دارم. حس می‌کنم مدت هاست آنقدر خوشحال نبوده و نمی‌دانم به چه دلیل. همین که پترا جذاب است برایم کافیست. به سمتم می‌آید، بدنش گرم است، نفسش در شراب غوطه‌ور می‌شود. لیوان شراب را از من می‌گیرد و روی میز کنار تخت می‌گذارد. تا وقتی‌که در تاریکی هستیم و تنها نور صفحه موبایلم اتاق را روشن نگه داشته، نوشیدنم را ادامه می‌دهم. برای هم مرتب حرف‌هایمان را تایپ می‌کنیم، از حرفهای‌مان خنده‌مان می‌گیرد و می‌خواهیم بیشتر باهم آشنا شویم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools