نگاهی اجمالی به کتاب“ کلاریسا پینکولا استس در کتاب صوتی زنانی که با گرگها میدوند اسطورهها، افسانهها و داستانهای غنی فرهنگها و قبایل گوناگون را بازگو میکند تا زن امروزی از خلال شنیدن آنها ارتباط خود با نیای فراموششدهاش را احیا کند. اما این نیای فراموششده کیست؟ چرا فراموش شده است و چرا باید زن امروزی آن را دوباره مبعوث کند و رشتههای خود را با او از نو رج بزند؟
داستانهای اسطورهای و افسانههای نیاکان ما از دل انسانیترین غرایز بشر پدیدار شدند. زن در این افسانههای بدوی، چنانکه نمود آن را در الههها و شخصیتهای اسطورهای میبینیم، سرشتی مبتنی بر غریزه داشت و در هارمونی و نسبتی تنگاتنگ با طبیعت وحشی پیرامون خود قرار داشت. تصویر درخشانی که عنوان کتاب ترسیم میکند نیز اشاره به همین موضوع دارند. زنی که در میان گلهای از گرگها در پهنهی دشت میدود. با تنی عریان، گیسوانی رها و سرشتی سرکش و وحشی. درست مانند گرگها. در روزگاری که هنوز خبری از تمدن نیست. خدایان و ایزدبانوان بهجای شهریاران حکومت میکنند و انسان در ساحت اسطوره میزیَد، و نه ساحت اندیشه. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب شاه کلید ثروت با وصیتنامهی «دیل کارنگی» یکی از تاثیرگذارترین افراد آمریکا آغاز میشود: «من بخش هنگفتتر دارایی و ثروتم را که دربرگیرندهی فلسفهی موفقیت فردی است و همهی ثروتم را از طریق آن به دست آوردهام، به عنوان میراث به مردم آمریکا تقدیم میکند». دیل کارنگی از تمایل ذاتی انسان برای به دست آوردن بدون از دست دادن و زحمت کشیدن آگاه بوده است، تصمیم گرفت روشی نو و ارزشمند برای توزیع فلسفهی ثروت خود برگزیند.
ناپلئون هیل از وصیتنامهی دیل کارنگی الهام گرفته و این کتاب را به نگارش درآورده است. او در این اثر 12 ثروت زندگی را معرفی میکند که اغلب نادیده گرفته میشود، ثروتهایی مثل عشق، سلامتی، دوستان و روابط موفق. در این کتاب ناپلئون هیل اصول موفقیت و دستیابی به ثروت را در میان ثروتمندان مورد بررسی قرار داده است و اصولی مشترک را میان همهی آنها مشاهده کرده است. بنابراین راه کسب موفقیت را کسانی پیدا میکنند که شاه کلید آن را در درست دارند. ”