نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب سوالهای درست نوشته دبی فورد و ترجمه الهام شریف به ده پرسش ضروری که راهگشای شما به سوی زندگی بینظیرتان خواهد بود، پاسخ میدهد.
این کتاب سیزده فصل دارد که در ده فصل از آن سوالهایی مانند: آیا این انتخاب، آیندهای امیدبخش برایم رقم خواهد زد یا مرا در بند گذشته نگه خواهد داشت، آیا در اوج ایستادهام یا فقط برای خشنودی دیگران تلاش میکنم، آیا این عمل از روی خویشتندوستی است یا خودتخریبی مطرح شده است.
هر روزه همه ما دست به هزاران انتخاب میزنیم که زندگیمان را تحت تأثیر قرار میدهد. بعضی از این انتخابها جزئی هستند و فقط ممکن است چند لحظه، چند ساعت یا چند روز ما را تحت تأثیر قرار دهند، درحالیکه بعضی دیگر مسیر زندگی ما را بهطور کلی تغییر خواهند داد. بعضی از این انتخابها ساده و بعضی از آنها دشوار هستند. برخی ما را مستقیم به هدف میرسانند، درحالیکه بعضی دیگر ما را با شکست مواجه خواهند کرد. بعضی از آنها بهشدت مهم و بعضی دیگر بهطور کلی بیاهمیت به نظر میرسند؛ اما آنچه همه ما باید بدانیم این است که هر انتخابی میکنیم، فرقی ندارد کوچک یا بزرگ، آسان یا سخت، فردی یا گروهی مسیر زندگی ما را تغییر خواهد داد. کیفیت انتخابهای ما تعیین خواهد کرد که آیا با ناامیدی دست و پنجه نرم خواهیم کرد یا روزهایی شگفتآور؛ یعنی همان زندگی رویاییمان در انتظارمان خواهد بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ گوردر در این کتاب همانند سایر آثار خود میکوشد تا مسائلی عمیق و فلسفی را در قالب یک داستان ساده و گیرا ارائه دهد اما تفاوت اصلی دختر رهبر سیرک با کتابهای دیگر گوردر مانور کمتر آن بر فلسفه است.
نویسنده کتاب معروف «دنیای سوفی» این بار حکایتی از خاطرات دختری را بازگو میکند که سودای ثروت اندوزی در سر دارد: «تصمیم گرفتهام همه چیز را بازگو کنم. مینویسم تا خودم را بهتر بشناسم. تلاش میکنم تا حد ممکن روراست باشم. البته این بدین معنی نیست که من قابل اعتماد هستم. کسی که با هر آنچه در باره زندگی خویش مینویسد، میتواند خود را قابل اعتماد جا بزند، قاعدتاً حتی پیش از آن که عازم آن سفر دریایی پر مخاطره شده باشد، کشتی اش به گل نشسته و خود را به کشتن داده است.»
پدرم را فقط روزهای یکشنبه میدیدم. ما به سیرک میرفتیم. سیرک بد نبود، اما وقتی به خانه برمیگشتیم برای خودم نقشه تهیه سیرک بهتری را میکشیدم. آن موقع هنوز نوشتن بلد نبودم و نقشه سیرک مورد علاقهام را در ذهنم میپروراندم. در این قسمت هیچ مشکلی نبود من خود سیرک را هم در ذهنم مجسم میکردم که البته فقط شامل چادر بزرگ سیرک و صندلیها نمیشد، تمام حیوانات و دست اندرکاران اجرای برنامه را نیز مجسم میکردم که چون نقاشیام خوب نبود، کار سختی بود. خیلی زود و پیش از شروع مدرسه، نقاشی کشیدن را کنار گذاشتم. ”