نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب اثر سایه: کتابی برای بر افروختن قدرت نهفته درون، با هدف شناساندن یکی از بزرگترین هدایای زندگی یعنی «سایه» آغاز شد. در این کتاب، نویسندگانی چون دبی فورد، دیپاک چوپرا و ماریان ویلیامسون، سه آموزگار با سه رویکرد منحصر به خود، به معرفی این موضوع میپردازند.
تضاد میان آن که هستیم و آن که میخواهیم باشیم همواره محور اصلی تمام کشمکشهای انسان بوده است. در حقیقت، دوگانگی مرکز اصلی اغلب تجربههای بشری است. زندگی و مرگ، خیر و شر، نیکی و بدی، امید و نا امیدی در همهی ما انسانها همواره در کنار هم وجود داشته و هر کدام به نحوی اثر خود را بر بخشی از زندگی ما میگذارد. اگر شجاعت را میشناسیم به این خاطر است که زمانی ترس را تجربه کردهایم. اگر صداقت را تشخیص میدهیم به این خاطر است که زمانی خیانت را شناختهایم. با وجود این ما اغلب طبیعت دوگانه خود را انکار میکنیم یا نادیده میگیریم.
اگر ما بر این باوریم که فقط در یک سوی این دوگانگی قرار داریم و در دامنه محدودی از ویژگیهای بشری زندگی میکنیم، باید از خود بپرسیم پس چرا در حال حاضر از زندگی خود راضی نیستم. چرا با وجود اینکه به خرد و آگاهی والایی رسیدهایم، قدرت و شجاعت انتخابهای مقتدرانه و تحقق بخشیدن به رؤیاهایمان را نداریم و از همه مهمتر چرا همواره دست به کارهایی میزنیم که بر خلاف نظام ارزشی و منافع ماست. ما در کتاب اثر سایه ثابت میکنیم که دلیل تمام اینها در نیمه تاریکتر وجود ما، آن وجه نیازموده زندگی و سایههایمان است، همانجا که قدرت ما نیز نهفته است. همان جاست که میتوانیم کلید گشایش قدرت، شادمانی و توانایی محقق ساختن رؤیاهایمان را پیدا کنیم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ تام راب اسمیت، پس از اولین رمان خود با نام «کودک 44» که برایش شهرت و موفقیت همراه داشت، قسمت دوم سه گانه خود را با نام «گزارش محرمانه» در سال 2009 منتشر کرد. «گزارش محرمانه» از نظر خط داستانی ادامه کودک 44 است که به وقایع سیاسی دوران اتحاد جماهیر شوروی پس از مرگ استالین میپردازد. در این رمان هم مانند کودک 44، لئو دمیدوف افسر سابق اداره امنیت همراه همسرش رایسا حضور دارند و اسمیت آنها را به قلمروی زندگی زیرزمینی باندهای تبهکاری، اردوگاههای کار اجباری سیبری و شوروی و شورش مردم مجارستان علیه کمونیسم میبرد. داستان رمان «گزارش محرمانه» پر از روایتهای ماجراجویانه است و از مرحلهای به مرحله دیگر، شبیه داستانی ابدی است که برایش پایانی تصور نمیشود. کینه در سراسر داستان موج میزند و همراه تمام شخصیتهای داستان و حتی خود نویسنده اثر که به شکل کاملا بیرحمانهای با شخصیتهای داستانش رفتار میکند، تا پایان میماند. ”