نگاهی اجمالی به کتاب“ آیا تابهحال برایتان پیش آمده است که بهشکل مکرر وسایلی مانند کلید یا کارت بانکیتان را در خانه جا بگذارید؟ آیا مدام از این شاخه به آن شاخه میپرید؟ آیا تمرکز روی یک مسئله، مثلاً مطالعهی یک کتاب یا گوش دادن به حرفهای کسی که مقابلتان نشسته است برایتان جزو دشوارترین کارهای دنیاست؟ آیا اطرافیانتان از اشتباهات سهلانگارانه و تکرارشوندهی شما به ستوه آمدهاند؟ آیا کوچکترین سروصدایی حواس شما را از کاری که مشغول آن هستید پرت میکند؟
اگر چنین است، احتمالاً شما دچار مشکل عدم تمرکز هستید. مسئلهای که تیبو موریس در کتاب تمرکز قدرتمند بهطور مفصل به آن میپردازد. اما جای هیچ نگرانی وجود ندارد. این عارضه پدیدهای بسیار رایج است که برای اغلب افراد بهطور موقت و دورهای اتفاق میافتد. خستگی مفرط، شلوغی و آشفتگی اوضاع ذهنی و حتی پایین و بالا شدن برخی از هورمونها در بدن از جمله مهمترین عواملی هستند که میتوانند تمرکز فرد را مختل کنند. در بعضی موارد حاد، این پدیده ممکن است بهحدی پیشرفت کند که به یک اختلال تبدیل شود؛ اختلالی که تنها با کمک گرفتن از رواندرمانگر میتوان آن را درمان کرد. اما برای بیشتر افراد این پدیده بدون نیاز به مراجعه به متخصص هم قابل پیشگیری است. در بسیاری از موارد میتوان ریشه و منشأ عدم تمرکز را حدس زد. برای مثال، اگر در طول شب خواب ناکافی یا بیکیفیتی داشته باشید، یا در محل کارتان سروصدای نامتعارفی باشد، ممکن است تمرکز شما حین انجام دادن کارتان به هم بریزد. همچنین، برخی از تغییرات هورمونی و یا مصرف بعضی از داروها نیز میتوانند جزو منشأهای فیزیکی این عارضه باشند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ «من و استادم» رمانی از نویسنده ترکتبار فرانسوی، الیف شافاک (-1971) است. او در سال 2010 نشان شوالیهی ادبیات و هنر کشور فرانسه را از آنِ خود کرد. آثار این نویسنده به سی زبان ترجمه شده و از طرف ناشران معروفی مثل ویکینگ، پنگوئن، ریزولی و ... به چاپ رسیدهاست.
شافاک نویسندهای است که بهخاطر موقعیت شغلی خاص مادرش که دیپلمات بود، بخش بزرگی از زندگیاش را در شهرهای مختلف دنیا، از جمله مادرید، عمان، کُلن، بوستون، میشیگان، آریزونا، آنکارا و استانبول گذراندهاست. بهیقین توجه او به مردم و فرهنگهای مختلف، در اغلب آثارش آشکار است و رمان «من و استادم» نمونهای از زندگی چندفرهنگی این نویسندهی چیرهدست است. نویسنده با بهره گرفتن از زبانی که ترکیبی از روایت و گفتوگوست، شخصیتهای تاریخی را در کنار دو شخصیت خیالی این رمان، جهان (پسری از دیار هند) و فیلَش قرار میدهد. در جایجای رمان ردپای مردمانی از فرهنگهای مختلف دیده میشود، مردمی با مذاهب گوناگون که هرکدام بهشکلی بیطرفانه در ماجراهای داستان نقش دارند.
دغدغهی الیف شافاک در این رمان، نه بازگویی تاریخ است، نه قهرمانسازی و نه دفاع از هویت یک قوم خاص. او سعی میکند حقیقت را بکاود. از نگاه او خرافهپرستی، تعصبات خشک مذهبی و هویتسازیهای متعصبانهی قومی، مخربِ تمدن بشری است. داستان در دوران سه پادشاه عثمانی، سلطانسلیمان، سلطانسلیم و سلطانمراد، اتفاق افتادهاست. در این رمان، استانبول در مرکز توجه الیف شافاک قرار گرفتهاست؛ شهری جادویی که روی تپهها بنا شده؛ شهری که جهان قهرمان اصلی داستان، با فیلَش به آنجا میرسد و بیخبر از ماجراها و سرنوشتی که زندگیاش را از اینرو به آنرو خواهدکرد، به قصر سلطانسلیمان راه پیدا میکند و... از متن کتاب: شاید درون هر فردی، انسانی ناشناخته پنهان است که در پر تنشترین و غیرمنتظرهترین لحظات، خودش را نشان میدهد. قلب انسان مثل اجرام آسمانی است که مُنجم تقیالدین آنها را رصد میکرد. کسی نمیدانست در اعماق خود چه اسراری را جای دادهاست. تنها آسمان بالای سرمان اسرارانگیز نیست، در واقع تکتک انسانها معمایی بزرگ هستند. ”