پخمه

کتاب صوتی

کتاب صوتی پخمه

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده عزیز نسین
برگردان رضا همراه

نام اصلی:

ناشر: نشر نیماژ

سال چاپ: 1398

شابک:

دسته بندی: داستان بلند/ رمان

خلاصه:

رمان پخمه یکی از شاهکارهای عزیزنسین در سال 1978 منتشر شد. شخصت داستان (پخمه) انسانی ساده لوح است که در موقعیت های مختلف فردی و اجتماعی مورد سواستفاده قرار می گیرد. او تلاش می کند با صداقت کودکانه اش راهی برای زندگی در جامعه ای که مردمانش مزور و فریبکار هستند باز کند. اما تلاشش هر بار در مواجهه با چنین آدم هایی به شکست در موقعیت های زندگی می انجامد.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و ادیت رامین خوش‌باور
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 8 ساعت و 25 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

مینیمالیسم دیجیتالنویسنده: کال نیوپورتRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مینیمالیسم دیجیتال، فلسفه ای برای استفاده از فناوری ها در دنیای فرا آنلاین امروزی است. به گونه ای که زمان های آنلاین خود را صرف فعالیت هایی کنید که هوشمندانه انتخاب و بهینه سازی شده اند. وقت آن فرا رسیده که بر تکنولوژی غالب شوید نه مغلوب. وقت آن رسیده تصمیم بگیریم از چه ابزاری به چه هدفی و تحت چه شرایطی استفاده کنید. مینمالیست های دیجیتال کسانی هستند که بدون اینکه دغدغه ای برای مستندسازی لحظات زندگی خود داشته باشند از آن لذت می برند، کسانی که چهره به چهره با شما گفتگو می کنند بدون آنکه وسوسه سرک کشیدن به تلفن همراه سراغ شان بیاید. ”

در خلوت خوابنویسنده: فتانه حاج سیدجوادیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستان کوتاه «در خلوت خواب» نوشته ی «فتانه حاج سیدجوادی» است. این مجموعه هشت داستان را با عنوان های «رنگ تعلق»، «شیشه»، «در خلوت خواب»، «لالا»، «سمفونی حماقت»، «خرگوش»، «پوچ»، و «عرض زندگی» دربرمی گیرد. در بخشی از داستان «شیشه» می خوانیم: «من آدمی هستم که همیشه دیر رسیده ام. هنوز هم دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد، در طی مسیر، مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام. من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود آن که در شرق، سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم، مرا نمی خواستند. زیرا من آخرین فرزند یک خانواده ی پراولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم. پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم، مکدر بودند. من از این جهت با پسرعمویم تفاوت بسیار داشتم. او نخستین و تنها پسر خانواده ی خود بود که با نذر و نیاز فراوان و ناز و ادای بسیار متولد شده بود.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools