نگاهی اجمالی به کتاب“ با یک تغییر و تحول بزرگ در زندگیتان تنها 31 روز فاصله دارید! جول اوستین در کتاب صوتی اعلام میکنم یک برنامهی مدون 31 روزه در اختیار شما میگذارد که با عمل به رهنمودهای آن میتوانید افکار منفی را از خود بزدایید و زندگی با نگرش مثبت را بیاموزید. او برای هر روز از این بازهی زمانی 31 روزه بیانیهای در نظر گرفته است که در آن از تجربیات شخصی، خاطرات، حکایتها و تمثیلهای شنیدنی برای تفهیم مقصود خود بهره میگیرد. مقصود کلی جول اوستین در این کتاب صوتی این است: «قدرت تأثیرگذاری کلمات را دست کم نگیرید.»
شاید شما هم جزو این دسته از انسانها باشید یا این قبیل افراد را در اطراف خود دیده باشید که مدام در گفتارشان از کلمات و جملات منفی استفاده میکنند و در گوش همه و بیش از همه خودشان آیهی یأس میخوانند. «این بار دیگر کرونا میگیرم»، «هیچوقت نمیتوانم از پس این کار بربیایم»، «مطمئنام امروز قرار است اتفاق بدی بیفتد». جول اوستین در این کتاب صوتی از شما میخواهد قدرت اثرگذاری و بار معنایی واژههایی را که بر زبان میآورید دست کم نگیرید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”