دیگر نویسندگان نویسنده ژول ورن (1)سلامتپاد (1)تامس آ. هریس (2)رضا حیدری (1)رفیق شامی (1) برگردان حسین علیرضایی (1)گیتی قاسمزاده (1)فریبا ارجمند (1)آزاده مبشر (1)ایرج پزشکزاد (1)
تازههای ماهآوا کلاغی که با خدا حرف زدنویسنده: کریستوفر فاسترنگاهی اجمالی به کتاب“ شب به زودی سراسر جنگل را فرا گرفت. قورباغههای برکه آواز جمعی خود را شروع کردند. چند زاغچه مدت کوتاهی روی درخت مجاور با هم مشاجره کردند. جغدی در فاصلهای دوردست میخواند. از دور صدای گرگ میآمد. آخرین فکر سام، وقتی به خواب فرو میرفت، این بود که هنوز برای جوجههایشان اسم انتخاب نکردهاند. با خود گفت: «باید فردا صبح در این باره صحبت کنیم.» پلکهای سام به آرامی بسته شدند و او کلاغوار تبسم کرد، همان لحظه اسمی از خاطرش گذاشت؛ اسمی برای آن جوجهای که باعث افکار گوناگون، پیشبینی و هیجان او شده بود. جآشوا. او را جآشوا میخواندند، و این نام پدربزرگ سام و همسر اسمرالدا بود. جآشوا نام خوبی برای قهرمان بود، مگر نه؟ ” آنهانویسنده: رودیارد کیپلینگنگاهی اجمالی به کتاب“ رودیارد کیپلینگ رماننویس مشهور انگلیسی در این کتاب سه داستان کوتاه "آنها" ، "ماریپستگیت" و "باغبان" را تقدیم علاقمندانش کردهاست. او در این سه داستان با توصیفات زیبا و توجه به جزئیات درباره مردی میگوید که تحت تاثیر حواشی جنگ داشتههایشان را از دستدادهاند. ”
کلاغی که با خدا حرف زدنویسنده: کریستوفر فاسترنگاهی اجمالی به کتاب“ شب به زودی سراسر جنگل را فرا گرفت. قورباغههای برکه آواز جمعی خود را شروع کردند. چند زاغچه مدت کوتاهی روی درخت مجاور با هم مشاجره کردند. جغدی در فاصلهای دوردست میخواند. از دور صدای گرگ میآمد. آخرین فکر سام، وقتی به خواب فرو میرفت، این بود که هنوز برای جوجههایشان اسم انتخاب نکردهاند. با خود گفت: «باید فردا صبح در این باره صحبت کنیم.» پلکهای سام به آرامی بسته شدند و او کلاغوار تبسم کرد، همان لحظه اسمی از خاطرش گذاشت؛ اسمی برای آن جوجهای که باعث افکار گوناگون، پیشبینی و هیجان او شده بود. جآشوا. او را جآشوا میخواندند، و این نام پدربزرگ سام و همسر اسمرالدا بود. جآشوا نام خوبی برای قهرمان بود، مگر نه؟ ”
آنهانویسنده: رودیارد کیپلینگنگاهی اجمالی به کتاب“ رودیارد کیپلینگ رماننویس مشهور انگلیسی در این کتاب سه داستان کوتاه "آنها" ، "ماریپستگیت" و "باغبان" را تقدیم علاقمندانش کردهاست. او در این سه داستان با توصیفات زیبا و توجه به جزئیات درباره مردی میگوید که تحت تاثیر حواشی جنگ داشتههایشان را از دستدادهاند. ”
دستهبندیها قالب ادبی هنری (30)مدیریت (81)دیدگاه (53)موفقیت (123)شعر (16)داستان کوتاه (92) ژانر تاریخی (19)سیاسی (29)فلسفی (32)اجتماعی (204)خانوادگی (75)دلهره آور (19)