نگاهی اجمالی به کتاب“ کامیابی ما به عنوان یک ملت، به کامیابی اقتصادی هر کدام از ما به عنوان یک شخص واحد وابسته است. کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» در رابطه با موفقیت شخصی هریک از ما تألیف شده است. موفقیت یعنی به کمالرساندن اهداف به عنوان تواناییها و تلاشهای خود ما.
آمادگی مناسب کلید موفقیت ماست. اعمال ما هیچگاه نمیتوانند فراتر از افکار ما پیش روند و افکار ما هیچگاه نمیتوانند از باورهایمان پیشی بگیرند. این کتاب همچنین راهنماییهای لازم را برای درک مفاهیم اقتصادی برای جیبهای بیپول دارد. در واقع هدف کتاب این است، پیشنهادی برای کسانی دارند که آرزوی موفقیت اقتصادی دارند تا پول جمع کنند، پول حفظ کنند و با کمک سرمایه اندوختههایشان پول بیشتری بهدست بیاورند.
بابل ثروتمندترین شهر زمان باستان در دنیا بود، زیرا شهروندان آن ثروتمندترین افراد در زمان خود بودند. آنها ارزش پول را میدانستند، قوانین اقتصادی را برای جمعکردن، حفظ آن و استفاده از آن برای بهدستآوردن پول بیشتر استفاده میکردند. آنها چیزی که همه ما آروز داریم «درآمدی برای آینده» را بهدست آوردند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده در این کتاب داستان تکاندهنده زندگی پدرش را بیان میکند و به نحوی از او به مثابه انسانی سخن میگوید که نیروی زندگی و هوشیاریاش را به واسطه ابتلا به بیماری آلزایمر از دست نداده است. «گایگر» همراه با نقل داستان این زندگی پر فراز و نشیب، دوران کودکی خود را از نو کشف میکند. بار دیگر رابطهاش با پدرش دوستانه میشود. میکوشد جملات خاص او را درک کند و متوجه میشود پدرش هنوز صفات چندی را داراست: گیرایی، اعتماد به نفس، شوخطبعی، آن هم با وجود درگیری با فقدانی جبرانناپذیر.
کتاب پادشاهی پیر در تبعید کتابی است روشن، زنده و گاه به گاه هم خنده آور: «وقتی شش سالم بود پدربزرگ دیگر مرا نمیشناخت. خانه او پایین خانه ما بود. گاهی وقتی من برای رفتن به مدرسه از باغ میوه او میانبر میزدم، پشت سرم چوب پرتاب میکرد که به چه اجازهای از باغ من رد میشوی. گاهی هم برعکس، از دیدنم خوشحال میشد، به طرفم میآمد. پدربزرگ درگذشت و من این ماجراها را فراموش کردم تا اینکه بیماری پدرم آغاز شد.»
«آرنو گایگر» متولد سال 1968 در حال حاضر در وین زندگی میکند. تا به حال جوایز بسیاری به او تعلق گرفته است. از جمله جایزه کتاب سال در آلمان. ”