نگاهی اجمالی به کتاب“ کمبود معنای فراگیر و گستردهای دارد و میتوان آن را به چیزهای بسیاری نسبت داد. اما در نگاه کلی، کمبود یعنی کم داشتن، یعنی پیشی گرفتن نیازها و خواستهها بر داشتهها. همه ما درگیر کمبودهای گوناگونی هستیم؛ این کمبودها دست ما را میبندند و نمیگذارند به آنچه میخواهیم دست یابیم.
برای شناخت کمبود و عمق و گستردگی آن این کتاب راهگشاست و نشان میدهد اثر کمبود بسیار فراتر از آنی است که تاکنون میپنداشتهایم. و همچنین برای مبارزه با کمبودهای فردی و اجتماعی راهکارهای چندی به ما نشان میدهد.
این کتاب افزون بر آنچه ارائه کرده، خاطرههای بسیاری از زندگی فردی و اجتماعی به یاد ما میآورد، ایدههای بسیاری به ما میدهد، و میتواند جرقه اندیشههای بسیاری را بزند؛ نگاه متفاوت آن میتواند ما را به درک عمیقتری از کمبودهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی برساند.
به دلیل تازگی مباحث، نویسندگان سخن خود را به زبانی ساده بیان کردهاند تا هم متخصصان و سیاستگذاران بتوانند از آن استفاده کنند و هم دیگر مردمان کنجکاو. امید است که هر دو گروه توجه لازم را به مسئله کمبود بکنند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ جنگ میتواند بهترین بخش وجود آدمها را از بین ببرد. یک نفر دیگر نمیتواند بخندد، سربازی از شنیدن صدای آتشبازی به خود میلرزد، بعضیها هم مثل وینسنت کالفید عزیزترینشان را از دست میدهند. کتاب صوتی این ساندویچ مایونز ندارد مجموعهای از داستانهای کوتاه است که همگی مستقیما یا غیرمستقیم با جنگ در ارتباطند و البته مانند دیگر آثار جی. دی. سلینجر ردپای دیگر شخصیتهای محبوبش را هم میتوان در آنها یافت.
خانواده کالفیلد هستهی اصلی این مجموعه داستان کوتاه هستند. ابتدا با هولدن ملاقات میکنیم که به دیدار آقای اسپنسر رفته و بعد از قطار حوادث بهآرامی شروع به حرکت میکند. هر یک از شخصیتهایی که با آنها آشنا میشنویم بهنوعی ماجرای این پسرک چموش و برادرش را به پیش میبرند اما صبور باشید! برای فهم دقیق اتصال آنها باید تا آخر کتاب منتظر بمانید، همانجایی که سرانجام با وینسنت ملاقات میکنید و پی میبرید اتفاقاتی باورنکردنی برای هولدن رخ داده است. ”