کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

کتاب صوتی

کتاب صوتی کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

کتاب صوتی کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده احمد آرام

نام اصلی:

ناشر: نشر افق

سال چاپ: 1388

شابک:

خلاصه:

شاید برای دیگران اهمیتی نداشته که او چندساله است و چرا در رستورانی نیمه‌تاریک که محل آدم‌های مجرد است این‌گونه تنها و ستم کشیده نشسته است؛ اما برای من بسیار مهم و پراهمیت است که او سی و پنج سال دارد و دو بچه به دنیا آورده که هر دو با یک بیماری مرموز مرده‌اند و هر پزشکی به او توصیه کرده است که دیگر بچه‌دار نشود، می‌دانید که، او همسر من است…
احمد آرام در مجموعه داستان کسی ما را به شام دعوت نمی کند با ابداع مشبک هایی تاریک-روشن و مجموعه ای تداخل ها و نشانه ها، مخاطب را به سوی طنزی گزنده پیش می برد. او از طریق وهمی ناشناخته، همسو با شکلی از دگردیسی، فضایی گروتسک را رقم می زند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس آرش رستمی
ادیتور آرش رستمی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 4 ساعت و 5 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی سه کتاب سه کتاب

احمد محمود

کتاب صوتی نان آن سالها نان آن سالها

هاینریش بل

کتاب صوتی گنج گنج

گراتزیا دلددا

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی به من نگاه کن به من نگاه کن

الهام فلاح

کتاب صوتی راز جنگل پیر راز جنگل پیر

دینو بوتزاتی

کتاب صوتی در خلوت خواب در خلوت خواب

فتانه حاج سیدجوادی

تازه‌های ماه‌آوا

جادهنویسنده: کورمک مک‌کارتیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کورمک مک‌کارتی در داستان جاده، چنین سرزمینی را تخیل می‌کند. کورمک خودش و پسرش را در کشوری که در شرایط بحرانی پس از جنگ و انفجار هستند، تصور می‌کند. آن‌ها جزو معدود بازماندگانی هستند که برای زنده ماندن تلاش می‌کنند. ”

مسافرخانه ،بندر ،باراندازنویسنده: احمدرضا احمدیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان از زبان شاعری نسبتا جوان روایت می‌شود که در مسافرخانه‌ای مشغول به‌کار می‌شود.صاحب مسافرخانه که پیرمردی مکار و مرموز است، پس از چندی از شاعر می‌خواهد که پیشمرگش باشد و غذاهایی را که آشپزها می‌پزنداول او بچشد. مرد شاعر رفته رفته با ساکنان این مسافرخان عجیب آشنا می‌شود.با آشپزها ، دختر زیبای صاحب مسافرخانه که به او دل بسته،پیرزن نظافت‌چی که می‌خواهد مادرش باشد و زن سیاهپوشی که در طبقه هفتم ساکن است و اجازه ندارد با کسی همصحبت شود. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools